جنگ ۱۲ روزهای که در خرداد ۱۴۰۴ با حملۀ متجاوزانۀ اسرائیل به ایران آغاز شد، ضربهای فلجکننده به صنعت گردشگری کشور وارد کرد. آنچه در روزهای نخست بهصورت موجی از فرار اضطراری از پایتخت و رزروهای لحظهآخری آغاز شد، حالا بهسرعت جای خود را به رکودی بیسابقه داده است.
در این میان، دادههای پلتفرم «جاباما»، تصویری از رفتار مسافران در خلال و پس از این بحران ارائه میدهد. از افت ۷۰ درصدی بازار اقامت تا تغییر مسیر سفرها و واکنش فوری میزبانان برای بقا، روندهای ثبتشده در جاباما را میتوان بهمنزلۀ آینهای از آسیبپذیری صنعت گردشگری ایران در برابر بحران در نظر گرفت.
این گزارش، بر پایۀ دادههای اختصاصی جاباما، مروری است بر آنچه در خرداد پرتنش ۱۴۰۴ بر سفر و اقامت در ایران گذشت.
نقطۀ اوج: انفجار تقاضا و سقوط آن
همزمان با آغاز حملات و افزایش تنشهای امنیتی، رفتار کاربران پلتفرم جاباما دچار نوسانی شدید شد. در روزهای نخست، جستوجو برای رزرو اقامتگاهها تا ۵۰ درصد افت کرد. اما بهسرعت و در واکنش به موج خروج از تهران، این میزان با جهشی بیسابقه تا ۱۲۵ درصد افزایش یافت؛ جهشی که حتی از ایام پرتردد تعطیلات رسمی فراتر رفت.
رزروهای لحظهآخری بیش از سه برابر شدند و مقاصدی چون کردان، دماوند، ماسال و چالوس در مرکز توجه قرار گرفتند. همزمان، نرخ لغو رزرو و درخواست استرداد نیز جهشی ۶۴ درصدی نسبت به تعطیلات خرداد داشت، نشانهای از اضطراب و ناپایداری تصمیمهای سفر.
با شروع اختلالات گسترده در اینترنت، روند صعودی نیز به پایان رسید. جستوجو در جاباما با سقوطی ۶۷ درصدی مواجه شد و بازار بهسرعت وارد فاز رکود شد.
بازار اقامت در شوک
طبق دادههای جاباما، حجم کلی بازار اقامت پس از جنگ ۱۲ روزه تا حدود ۷۰ درصد افت کرد؛ سقوطی که نهتنها در شهرهای درگیر، بلکه در مقاصد محبوب شمالی و مرکزی نیز کاملاً محسوس بود.
رفتار مسافران در این دوره دچار تغییرات بنیادین شد. درحالیکه در ایام نوروز و تعطیلات خرداد، بخش زیادی از رزروها برنامهریزیشده و چند هفته قبل انجام میشد، در جریان جنگ، رزروهای لحظهآخری به الگوی غالب تبدیل شد. کاربران تلاش میکردند در فاصلهای کوتاه، اقامتگاهی امن و قابل دسترس بیابند و همین عامل موجب رشد بیش از ۳ برابری رزروهای فوری شد.
متوسط مدت اقامت نیز افزایش پیدا کرد و به بیش از ۲ روز رسید ــ آماری بالاتر از تعطیلات نوروز و خرداد. همچنین تعداد نفرات هر رزرو حدود ۹ درصد رشد کرد و به نزدیک ۴ مهمان رسید؛ پدیدهای که میتوان آن را نشانهای از سفرهای خانوادگی یا گروهی برای خروج از مناطق پرخطر دانست.
پاسخ میزبانان: کاهش قیمت برای بقا
در واکنش به نوسانات شدید بازار و افت تقاضا پس از پایان جنگ، میزبانان جاباما بهسرعت به سمت تعدیل قیمتها حرکت کردند. تحلیل دادههای پلتفرم نشان میدهد که در مقایسه با نوروز ۱۴۰۴، قیمت اقامتگاهها بهطور متوسط ۲۷ درصد کاهش یافته و در مقایسه با تعطیلات خرداد نیز ۱۳ درصد افت را تجربه کردهاند.
این کاهش قیمت، در بسیاری از موارد نه از روی رقابت، بلکه بهعنوان استراتژی بقا در بازاری نیمهمتروک و بیثبات رخ داد. بسیاری از میزبانان، بهویژه در شهرهای شمالی و اطراف پایتخت، با کاهش قیمت تلاش کردند تا حداقل بخشی از ظرفیت خالی خود را پر کنند، حتی اگر با سود بسیار پایین یا نزدیک به نقطۀ سربهسر باشد.
بررسیهای جاباما از تغییرات منطقهای نیز حاکی از واکنشهای متفاوت بازارهاست. برای مثال، شهرهایی مانند چالوس (۲۴٪)، ماسال (۲۰٪)، بندرانزلی (۲۶٪) و بابلسر (۲۷٪) با کاهش محسوسی در نرخ اقامت مواجه شدند. در مقابل، برخی مقاصد کمتر شناختهشده یا خاص، مانند کردان (۱۰٪ افزایش) و سوادکوه (۴٪) با افزایش قیمت همراه بودند.
تغییر جغرافیای سفر
جنگ ۱۲ روزه نهفقط بر کمیّت سفر، بلکه بر مقاصد گردشگری ایرانیان نیز تأثیر گذاشت. تحلیل دادههای جاباما از تغییر رتبۀ شهرها در میزان جستوجو نشان میدهد که اولویتهای سفر بهطور محسوسی جابهجا شدهاند. مقاصد کلاسیک و پرتردد مانند تهران، مشهد، اصفهان و شیراز جای خود را به نقاطی کمجمعیتتر، خلوتتر و عمدتاً شمالی دادهاند.
در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، شهرهایی چون کردان، ماسال، دماوند، نوشهر و سوادکوه بهطرز چشمگیری در رتبهبندی جستوجوها صعود کردهاند. این مقاصد، که پیشتر بیشتر برای سفرهای کوتاهمدت یا آخر هفته شناخته میشدند، در روزهای جنگ به پناهگاههای ترجیحی بدل شدند.
رفتار کاربران در این مقطع، از یک «گردشگری تفریحی» به نوعی «سفر اضطراری» تغییر جهت داد. مردم نه برای دیدن جاذبهها، بلکه برای فاصله گرفتن از مراکز درگیری، پایتخت، یا گرههای زیرساختی کشور اقدام به رزرو میکردند.
جمعبندی
آنچه در خرداد ۱۴۰۴ بر صنعت گردشگری ایران گذشت، تنها یک بحران مقطعی نبود، بلکه نمایشی عریان از شکنندگی ساختار سفر در ایران در برابر شوکهای امنیتی و ارتباطی بود. دادههای جاباما نشان دادند که بازار اقامت چگونه میتواند در عرض چند روز از اوج تقاضا به ورطۀ سکون و رکود سقوط کند.
افزایش ناگهانی رزروهای اضطراری، رشد لحظهای تقاضا برای لغو، افت ۷۰ درصدی بازار، کاهش قیمت توسط میزبانان و تغییر شدید مقاصد سفر، همه نشانههایی هستند از بازاری که بیش از آنکه از الگوهای پایدار تبعیت کند، به شرایط روانی و ارتباطی جامعه وابسته است.
این تجربه، یک درس مهم برای بازیگران صنعت گردشگری، استارتاپهای خدمات سفر و نهادهای سیاستگذار به همراه دارد: اعتماد، ثبات و زیرساختهای ارتباطی، سه ستون بقای بازار سفر در عصر بحرانها هستند.