انتشار گزارشهای سالانه در اکوسیستم فناوری ایران از همان ابتدا شبیه باز کردن پنجرهای تازه بود؛ پنجرهای که سرمایهگذاران، کاربران، رسانهها و حتی قانونگذارها میتوانستند از آن به درون کسبوکارها سرک بکشند. این سنت البته ریشه در تجربههای جهانی دارد. در آمریکا شرکتهای بورسی موظف به انتشار گزارش 10-K (گزارش مالی جامع) هستند و در اروپا دهههاست «گزارشهای پایداری» بر اساس چارچوبهایی مانند GRI (استانداردهای جهانی گزارشدهی پایداری برای اثرات اجتماعی و زیستمحیطی) یا SASB (استانداردهای حسابداری پایداری برای شاخصهای مالی و سرمایهگذاران) منتشر میشود. تصویب مقررات CSRD اتحادیه اروپا (دستورالعمل گزارشدهی پایداری شرکتها) نیز شفافیت را به بخشی از تعهد نهادی شرکتها تبدیل کرده است.
این تغییرات جهانی ردپای خود را در ایران نیز گذاشت؛ هرچند با تفاوتهای آشکار. با طولانیتر شدن عمر اکوسیستم فناوری، رشد استارتاپها و جدی شدن رقابت، گزارشهای سالانه محبوب شدند و در چند سال اخیر اوج گرفتند. در سالهای ابتدایی، هدف و استراتژی اغلب گزارشها مبهم و روایتها گاهی یکسویه و تبلیغاتی بودند، اما اگر به دادههای آن گزارشها رجوع شود همچنان ارزشمندند و بخشهای مهمی از اکوسیستم فناوری ایران را روایت میکنند.
بیگزارشی هم معنادار میشود
امسال اما بسیاری از کسبوکارها انتشار گزارش سالانه را کنار گذاشتند و تعداد گزارشها کاهش محسوسی داشت. دلایل متنوع است؛ از پرهیز برخی کسبوکارها از نمایش واقعیتهای سخت تا نگرانیهای رقابتی در بازاری بیثبات.
اما این تغییر روند بدون هزینه تمام نمیشود. تحقیقات متعدد نشان دادهاند که هرجا شفافیت کاهش پیدا کند، عدمتقارن اطلاعاتی افزایش یافته و اعتماد ذینفعان و امکان جذب سرمایه دشوارتر میشود. شفافیت وقتی معنا پیدا میکند که پشتوانه تداوم داشته باشد و روندها در طول سالها قابل مقایسه باشند.
تجربههای جهانی: اوبر، دلیورو و ویورک
اوبر سالها در وضعیت زیانده هم دادههای مالی و عملیاتی خود را منتشر کرد؛ همین تداوم گزارشدهی باعث شد وقتی در ۲۰۲۴ برای نخستینبار به سود عملیاتی رسید، این تغییر در بستری معنادار دیده شود. دلیورو نیز مسیر مشابهی داشت و انتشار گزارش را حتی در سالهای سخت متوقف نکرد. بههمیندلیل، سودآوری ۲۰۲۴ نه یک خبر لحظهای، بلکه ادامه روایتی چندساله بود.
در مقابل، ویورک وقتی با بحران مالی مواجه شد، انتشار بخشی از دادهها و شفافیت قبلیاش را کنار گذاشت. نتیجه روشن بود؛ کاهش اعتماد بازار، سختتر شدن جذب سرمایه و در نهایت سقوط ارزش شرکت. این تجربه نشان میدهد شفافیت ارزشش در استمرار است، نه فقط در روزهای اوج.
تکهای از پازل اقتصاد دیجیتال کشور
ششمین گزارش سالانه گروه اسنپ در تابستان ۱۴۰۴ منتشر شد. اسنپ بهعنوان یک سوپراپ از زاویه کل اقتصاد دیجیتال ایران داده ارائه میکند؛ از حملونقل گرفته تا خرید سوپرمارکتی و سفر آنلاین. کنار هم قرار گرفتن این دادهها تصویری کلنگر میسازد؛ تصویری که برای تحلیلگران، استارتاپهای کوچک و بزرگ و حتی تصمیمگیران در سطح سیاستگذاری معنادار است.
بخشبندی گزارش سال ۱۴۰۳ گروه اسنپ تغییری ملموس داشت. بخشهای عملکردی از دیگر بخشها مانند رفتار کاربران جدا شد تا مخاطبان با توجه به هدف خود بتوانند دادهها را تحلیل کنند.
نکته قابل توجه این است که گزارشدهی همیشه جشن موفقیت نیست. به عنوان مثال در گزارش «عملکرد گروه اسنپ در جنگ ۱۲ روزه» دادهها توانستند نقش روایت تاریخی و اجتماعی هم داشته باشند.
زبان جدید دادهها
کاهش انتشار گزارشهای سالانه یادآوری میکند که باید رویکردها تغییر کند. چارچوبهایی مانند GRI (استانداردهای جهانی گزارشدهی پایداری)، SASB (استانداردهای حسابداری پایداری) و مدل ادغام گزارش (Integrated Reporting) میتوانند اعتبار و جذابیت گزارشها را بازگردانند و به مقایسهپذیری و قابلاتکا بودن کمک کنند.
امروزه جایگزینهایی مانند گزارشهای ESG آنلاین (شاخصهای محیطزیستی، اجتماعی و حاکمیتی)، دادههای همزمان (اطلاعات بهروزرسانی لحظهای) یا گزارشهای موضوعی (مانند تاثیر جنگ ۱۲ روزه) بهعنوان روند غالب عرضه میشوند. کسبوکارهای پیشرو در کنار گزارش سال از این امکانات نیز استفاده میکنند؛ مانند شخصیسازی اطلاعات و نمایش آن به مخاطب در قالب کمپینها.
استراتژی و ارزش بلندمدت
تیم تولیدکننده محتوای گزارش سال -معمولاً تیم روابط عمومی- با انبوهی از دادهها مواجه میشود. هدف و استراتژی گزارش نقش تعیینکنندهای در انتخاب دادهها دارد. وقتی هدف شفافیت و اطلاعرسانی به تمام ذینفعان باشد، باید عموم مردم، سرمایهگذاران، نهادهای حاکمیتی، رسانهها و همکاران سازمان در نظر گرفته شوند.
اگر گزارش سالانه بر مبنای تصمیم استراتژیک پایهگذاری شود، دچار تغییرات ناگهانی نخواهد شد و تحت تاثیر سلایق کوتاهمدت قرار نمیگیرد. مد گزارش سال شاید در ایران کمرنگ شده باشد، اما اگر به ابزار شفافیت و مسئولیتپذیری تبدیل شود، جزئی ضروری از بلوغ اکوسیستم فناوری کشور خواهد بود. موجها میآیند و میروند، اما شفافیت ماندگار است؛ همان چیزی که اعتماد و بلوغ بازار را شکل میدهد.