سه‌شنبه 6 آبان 1404
خودکشی
Picture of سوگل دانائی
سوگل دانائی
خبرنگار اجتماعی

فهرست

نوجوان بودم که خبر آمد، همبازی دوران کودکی‌ام دیگر زنده نیست. چه کسی باور می‌کرد، نوجوان 17- 18 ساله با آن همه زیبایی، شوق و صدای خوش‌آوا مرده باشد؟ زیر خروارخروار خاک، سلول‌به‌سلول بدنش بپوسد و در خاطرات دفن شود.

روزها درگیر دوست قدیمی و مرگش بودم. مرگی که خودش تدارک آن را دیده بود. تا روزها به شیوۀ مرگش فکر کردم، به اینکه چرا خودش را کشت. خاطرات کودکی کم‌کم محو شدند، از همۀ آن خنده‌ها و بازی‌ها و جیغ کشیدن‌ها، حالا اولین تصویری که از دوست دوران کودکی‌ام جلوی چشمانم نقش می‌بندد، او و شیوۀ مرگش است. مرگی که من شاهدش نبودم اما ذهنم به‌راحتی من را یکی از حاضران در صحنۀ احتضار جازده بود.

«خودکشی سومین علت مر‌گ‌ومیر در میان جوانان در دنیاست.» در تمام سال‌هایی که باید از خودکشی در وسایل نقلیۀ خیابان، خانه و… در رسانه‌ها می‌نوشتم، این جمله را از زبان متخصصان شنیده‌ام. شنیده‌ام که دلایل خودکشی چندوجهی است و به همین سادگی نیست که بگوییم: «کسی شکست عشقی خورد» یا «اخراج شد» و… و خودش را کشت. خودکشی پیچیده است و به سادگی نمی‌توان آن را به یک یا دو موضوع تقلیل داد. روایت خودکشی برای من اما به همین جا و همین رویکردهای کارشناسی ختم نمی‌شد، بعد از دکمۀ ارسال گزارش هربار به یاد دوست کودکی‌ام، گویی در یک مرداب خیالی فرو می‌رفتم. بعد از اینکه می‌شنیدم غریبه یا فرد مشهوری چطور جان عزیزش را گرفته، چطور نفس‌های آخر را کشیده و بعد به ناکجا کوچ کرده، در مرداب دست‌وپا می‌زدم و هربار ناتوان‌تر از قبل می‌شدم.

بیشتر بخوانید  تعرفه عکاسی مطبوعاتی در سال 1403 منتشر شد

مطالعات سازمان جهانی بهداشت، نشان می‌دهد که هر خودکشی تأثیری جدی بر حداقل شش نفر دارد، آدم‌های دور و نزدیک، شنونده یا بینده. این آمار البته برای خودکشی شخصیت‌های مشهور بیش از شش نفر است.

این آمار هولناک بیش از قبل تأیید می‌کرد که روایتگری خودکشی آسان نیست، دست‌وپا زدن در مرداب خیالی فقط متعلق به من نبود. احتمالاً خیلی‌های دیگر در دنیا شبیه من بودند. شبیه من و ناخودگاه گوششان به کلمۀ خودکشی دوستی قدیمی خورده و بعد تا چند ثانیه صدای زنگ ممتد شنیدند و بعدتر خاطرات دوران کودکی شمایل دیگری پیدا کرده است. اما آدم‌هایی که روزانه خبرهای روزنامه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و… را می‌خوانند، انتظار ندارند، همان خبرها کبریتی روی روان آزرده‌شان بکشد.

سازمان جهانی بهداشت، مدت‌ها پیش دستورالمعلی برای همین آدم‌ها تدارک دید. در این دستورالعمل به این پرسش‌ها پاسخ داد چه بنویسیم و چگونه بنویسیم تا خودکشی را ترویج ندهیم؟
نویسندگان این دستورالعمل می‌گویند، اتفاقاً سکوت جایز نیست، باید مقابل باورهای نادرست پیرامون خودکشی ایستاد. یکی از باورهای نادرست پیرامون خودکشی حرف نزدن دربارۀ آن است. وزارت بهداشت ایران هم در پروتکلی از بایدها و نبایدهای انتشار اخبار خودکشی گفته: نباید تصاویر و ویدئوی فردی که دست به خودکشی زده را منتشر کرد. جزییات خودکشی و روش خودکشی باید محفوظ بماند. این پروتکل بیست صفحه‌ای، سال‌هاست که از انتشارش می‌گذرد اما همچنان در برخی از تحریریه‌ها خاک می‌خورد. بارها شده که در جلسات رسمی آماری اصطلاحاً «آف د رکورد» داده شده و از خبرنگاران خواسته شده در برابر انتشار آن خوددار باشند، اما یک روز بعد برخی از روزنامه‌نگاران نه‌تنها آن را منتشر بلکه تیتر اصلی مطلب هم می‌کنند، مطالبی که در آن روش‌های خودکشی آموزش داده شده است!

بیشتر بخوانید  شیوه‌نامه جدید رتبه‌بندی روزنامه‌ها منتشر شد

من اما بعد از هر بار مواجهه با این تیترها و متن‌ها یادم به دوست دوران کودکی‌ام می‌افتد، پسری خوش قد و بالا که من ناخواسته شیوۀ خودکشی‌اش را فهمیدم و تا روزها به آن فکر کردم و در باتلاق دست‌وپا زدم. همبازی‌ای که از همۀ خاطرات دوران کودکی فقط شیوۀ مرگش در ذهنم بدون لکنت باقی مانده است!

 

Picture of سوگل دانائی
سوگل دانائی
خبرنگار اجتماعی
Picture of سوگل دانائی
سوگل دانائی
خبرنگار اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *