روز دوشنبه، یکتانت در یک نشست خبری، بازوی سرمایهگذاری خود را با نام «یکتاونچرز» معرفی کرد.
تا پیش از این، پورتفولیو هلدینگ یکتانت شامل ۱۵ کسبوکار بود و حالا قرار است مدیریت این پورتفولیو، ساختارمند و به شکل متمرکزی توسط یکتاونچرز صورت پذیرد که در واقع یک صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی یا Corporate Venture Capital (CVC) است.
عمده فعالان اکوسیستم فناوری ایران میدانند که یکتانت در پلتفرمهای تبلیغاتی و مارکتینگی مانند فرست ادز، ادیوری، تریبون، نجوا، جریان، نوینهاب، آژانس هارمونی و همچنین پلتفرمهای کمککننده به فروش کسبوکارهای خرد مانند چاوش، یکلینک و شاپینو سرمایهگذاری کرده است. اما با اینکه محمدرضا علمیفرد، مدیرعامل یکتاونچرز، معتقد است این گروه بنا دارد تا وارد حوزههایی شود که به نوعی در زنجیره ارزش هلدینگ یکتانت قرار میگیرند، اما نگاهی به پورتفولیو یکتانت نشان میدهد این گروه در پلتفرمهای دیگری به جز ارتباطات و مارکتینگ مانند مدیریت صندوقهای مالی، حسابداری و مالیات و آموزش آنلاین نیز سرمایهگذاری کرده است. پلتفرمهایی که مشخص نیست چطور قرار است به یک هلدینگ تخصصی فعال در حوزه ارتباطات و تبلیغات در تکمیل زنجیره ارزش آن کمک کنند.
بازار دیجیتال مارکتینگ در ایران در دهههای اخیر به شدت رشد کرده و نقش بهسزایی در استراتژیهای بازاریابی کسبوکارها ایفا کرده است. علیرغم بازدارندههایی مانند فیلترینگ و سرعت پایین اینترنت، رشد سریع فناوری اطلاعات و افزایش تعداد کاربران اینترنت در ایران باعث افزایش تقاضا برای راهکارهای دیجیتال مارکتینگ شده است. از سوی دیگر شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام در ایران بسیار پراستفاده هستند و برندها برای ارتباط با مخاطبان و تبلیغات خود از این شبکهها بهره میبرند.
تبلیغات دیجیتال در ایران به سرعت از تبلیغات سنتی مثل تلویزیون و رادیو جلب توجه کارفرمایان شده است. طبق گفته مهدی فروغی مدیرعامل یکتانت بودجه دیجیتال مارکتینگ در داخل کشور حدود 10 تا 20 درصد است، اگرچه در جهان عددی نزدیک به 65 درصد را شامل میشود. با افزایش اعتماد مردم به خدمات آنلاین، خرید اینترنتی در ایران نیز در حال رشد است. این موضوع فرصتهای بسیاری را برای تبلیغات دیجیتال و تجارت الکترونیک ایجاد کرده است.
همه این عوامل دستبهدست هم داده است تا پلتفرمهای ارتباطی فضای مناسبی برای تبلیغات کسبوکارها و توسعه فروششان باشند. اما ماجرا به همینجا محدود نمیشود. بازار تبلیغات آنلاین در ایران آنقدر داغ است که منجر به ظهور پدیدههای جدیدی هم شده است. از سلبریتیهای نوظهور گرفته تا رسانههای لایفاستایل، سرگرمی و سایتهای آینهای بازنشرکننده؛ و همه چیز هم حولوحوش پارامترهای کمی مانند «تعداد بازدیدکننده» و «تعداد فالوئر» میچرخد.
در جریان این کمیسازی پارامترها که طبیعتا پلتفرمهای تبلیغات هم به آن دامن میزنند، رسانههای حرفهای و روزنامهنگاران تخصصی طبیعتا جایی ندارند. در واقع برای این بازار نه کیفیت محتوا یا ارزشهای محتوایی آن، بلکه تعداد کاربرانی که به سمت آن هدایت میشوند اهمیت پیدا میکند.
اگر زمانی معیار نگارش محتوا را استانداردهای روزنامهنگاری و توانمندی نویسنده تعیین میکرد، امروز اما دانستن تکنیکهای فنی در اولویت است. اگر زمانی خوانده شدن یک مطلب و اثربخشی آن بر مخاطب دغدغه نویسنده بود، امروز تعداد بازدیدکننده یکتا مهم است. برای نوشتن مطالبی که به مذاق گوگل خوش بیاید، باید حتما حواستان به تگهای h1 تا h6 باشد و بهجای اتاق تیتر و مشاوره دیگر نویسندگان، افزونۀ سئو به شما برای بیشتر دیده شدن مطلبتان کمک خواهد کرد.
اما آیا تمام قصه همین است؟ پاسخ این سوال را نه از کسبوکارها بلکه از سرمایهگذاران یکتانت باید پرسید. آنها باید متوجه مسئولیت خود به عنوان رهبر بازار تبلیغات دیجیتال در ایران باشند و در فضایی که محتوای ارزشمند روزبهروز جایگاه خود را از دست میدهد، استراتژی سرمایهگذاری خود را شفافتر کنند. یکتانت به عنوان کسبوکاری که ترکیبی از فناوری و ارتباطات است، باید سویههای توجه به ذینفعان متخصص علوم ارتباطات را در کسبوکار خود پررنگتر کند و به سوال یکی از خبرنگاران در نشست خبری دقیقتر فکر کند: «چرا یکتانت در فضای دانشگاههای فنی مانند شریف بیشتر حضور دارد تا دانشکدههای ارتباطات مانند علامه؟»
از سوی دیگر یکتانت باید این ایده را بیش از پیش تقویت کند که پارامترهای کیفی در رسانهها اهمیت بهسزایی دارند. همهچیز به عدد و رقم و فالوئر ختم نمیشود و رسانۀ حرفهای میتواند هدایت افکار ذینفعان کسبوکار را مدیریت کند و در بحرانها یاریدهنده کسبوکار باشد. در شرایطی که رسانههای حرفهای با دغدغههای بسیار سادهای مانند پلتفرم انتشار، استفاده از ابزارهای اولیه هوش مصنوعی، دسترسی به دادهها و… مواجه هستند، حضور یکتاونچرز میتواند منجر به دگرگونی اساسی در تولیدات رسانهای حرفهای باشد. نگاهی که با سرمایهگذاری یکتانت بر روی «ایران سامانه» میتوان به آن امیدوار بود. استراتژیای که میداند همه سرمایهگذاریها ضرورتا منجر به تولید «پول» نمیشود، بلکه برای سرمایهگذار «قدرت» ایجاد میکند.
2 پاسخ
واقعاً تحلیل آبکی ای بود. نویسنده مشخص است که هیچ شناختی از اکوسیستم سرمایه گذاری ندارد. اینکه چرا شریف آره و علامه نه، یا چرا ایران سامانه مزیت دارد اما سایرین نه، واقعاً سوال برانگیز بود. ای کاش، کمی ادبیات سرمایه گذاری خطرپذیر بلد بودید و بعد قلم در دست می گرفتید
از نظر شما ممنونم.
نکته نخستی که باید به آن توجه داشته باشید این است که یکتانت خود را یک CVC معرفی میکند و این یادداشت هم قرار است بر اساس اطلاعاتی که در نشست خبری معرفی بازوی سرمایهگذاری این شرکت رد و بدل شده است، نظرات نگارنده را منعکس کند.
ماهیت کسبوکار یکتانت تلفیق فناوری و علوم ارتباطات است. بنابراین همانطور که در برنامههای جذب دانشجویان، برنامهنویسان را به عنوان ذینفع خود میبیند، طبیعی است که متخصصان علوم ارتباطات، رسانه و روابطعمومی را نیز در معرض برنامههای خود قرار دهد. اهمیت دانشکده علامه -که یکی از مهمترین دانشکدههای علوم ارتباطات کشور را در دل خود دارد- از این جهت است.
تفاوت سرمایهگذاری در حوزه ارتباطات و رسانه در همین نکته است که سرمایهگذار وارد حوزهای میشود که ضرورتا منجر به تولید ثروت نمیشود. بلکه برایش ظرفیتهای جانبی تولید میکند که میتواند قدرتش را در اکوسیستمی که در آن حضور دارد افزایش دهد. ایرانسامانه پلتفرمی است که رسانهها از آن استفاده میکنند واتفاقا رقبای یکتانت هم در رسانههایی حضور دارند که ایرانسامانه پلتفرم زیرساختی آن را تامین کرده است.
بنابراین گروهی مانند یکتانت -که هم به رسانهها نیاز دارد و هم میتواند برای آنها منبع درآمدی ایجاد کند- ضروری است که بتواند زنجیره ارزش خود را با نیازمندیهای رسانهها هماهنگ کند.
در مورد آشنایی با ادبیات سرمایهگذاری خطرپذیر حتما به پیشنهاد شما توجه خواهم کرد و بیشتر مطالعه خواهم کرد.