پیشرفت شتابان هوش مصنوعی، شیوهٔ کار روزنامهنگاران را تغییر داده است. خبرنگاران، سردبیران، مدیران رسانه و دیگر فعالان این صنعت، تجربهها و توصیههای خود را دربارهٔ چگونگی مواجهه با این فناوری، و مرزهایی که باید برای آن تعیین شود، با ما در میان گذاشتهاند.
در سالهای اخیر، بارها شنیدهایم که مدلهای زبانی مولد (GenAI) خبرهایی تولید کردهاند پر از خطا؛ ناشران از شرکتهای فناوری بهخاطر استخراج بیاجازهٔ دادههای خبری شکایت کردهاند؛ اتاقهای خبر برای استفاده از مدلهای زبانی مولد دستورالعمل نوشتهاند؛ و پیشبینیهای متعددی دربارهٔ اینکه این فناوری چگونه روند گزارشنویسی را دگرگون میکند مطرح شده است. اما همهٔ این مباحث، فاصلهٔ زیادی با آن دارد که روزنامهنگاران در کار روزمرهشان عملاً چگونه با هوش مصنوعی دستوپنجه نرم میکنند.
در همکاری مشترک میان کلمبیا ژورنالیسم ریویو[1] و «ابتکار هوش مصنوعی برای رسانه و روایت» در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی[2]، از گروه متنوعی از خبرنگاران، سردبیران، مدیران رسانه و دستاندرکاران صنعت خبر پرسیدیم:
کار شما چگونه با هوش مصنوعی گره خورده است، چه در جهت مثبت و چه منفی؟
هوش مصنوعی کجا اهمیت پیدا میکند و چه تأثیری بر حرفه، هویت شغلی و آیندهٔ کاریتان دارد؟
در چه شرایطی از آن استقبال میکنید و چه زمانی لازم میدانید که کار خود را از آن محافظت کنید؟
بن ولش، بنیانگذار بخش «اپلیکیشنهای خبری» در خبرگزاری رویترز[3]، میگوید: «مدلهای زبانی بزرگ واقعاً بازی را عوض کردهاند.» امروز حدود یکچهارم کدهای این میز خبری با کمک هوش مصنوعی نوشته میشود.
جِیسون کوبلر، یکی از بنیانگذاران رسانهٔ ۴۰۴مدیا (فعال در حوزهٔ فناوری)[4]، معتقد است: «غیرعاقلانه است که آیندهمان را به شرکتهایی بسپاریم که فناوریهایی میسازند تا جای ما را بگیرند؛ برای همین چنین کاری نکردهایم.»
سارا کهلن، عضو بنیانگذار تیم «بررسی بصری» در واشنگتنپست[5]، توضیح میدهد: «ما از هوش مصنوعی برای تشخیص خودروهای زرهی در تصاویر ماهوارهای و شمارش تقریبی افراد در صدها ویدئو استفاده کردهایم.»
تراستِن لی[6]، خبرنگار داده، میگوید: «هوش مصنوعی فقط همهچیز را کمی بدتر میکند.»
برخی روزنامهنگاران، هوش مصنوعی را از زاویهٔ رابطه با مخاطب میبینند.
امیلیا دیوید، خبرنگار ارشد حوزهٔ هوش مصنوعی در ونچربیت[7] میگوید: «میخواهم خوانندگان بدانند که فقط اطلاعات را ردیف نمیکنم؛ هدفم این است که بتوانند تصمیمهای آگاهانه بگیرند.»
سیسی وی، مدیر ارشد بخش «تأثیر» در کلمترز و مارکاپ[8]، به پیامدهای زیستمحیطی هوش مصنوعی اشاره میکند: «هر بار از هوش مصنوعی استفاده میکنم، به هزینهٔ زیستمحیطیاش فکر میکنم؛ از مصرف آب گرفته تا انرژی و تأثیر آن بر نابرابریهای زیستمحیطی.»
آراسلی گومس-آلدانا از وبز شیکاگو[9] نیز دربارهٔ توانایی هوش مصنوعی در ترجمهٔ همزمان زبانها میگوید این قابلیت راهی تازه برای پیوند با مخاطبان است؛ چیزی که او را یک گام به رؤیایش نزدیک میکند: «اینکه بتوانم بهعنوان یک روزنامهنگار دوزبانه، جامعهٔ خودم را بهتر و دقیقتر در جریان امور قرار دهم.»
مجموع این پاسخها نشان میدهد که هوش مصنوعی چگونه در حال بازتعریف صنعت خبر است. بسیاری از روزنامهنگاران با وجود تردیدها، نگاه مثبتی به ظرفیتهای این فناوری دارند. برخی دیگر آن را در چارچوب دغدغههای بزرگتر میبینند: رابطه با مخاطب، حقیقت، دموکراسی و بحران اقلیمی. اما همهٔ آنها در یک نقطه مشترکند: تلاش برای فهم و مدیریت تأثیر فناوریای که همزمان میتواند کار، صنعت و اخلاق حرفهای آنها را شکل دهد.
تجربه کن، وگرنه از دور خارج میشوی
جینا چوا، سردبیر اجرایی سمافور[10]
در سطح فردی، من با مدلهای زبانی بزرگ کار میکنم تا ببینم هوش مصنوعی مولد تا چه اندازه پیشرفت کرده و این ابزارها چگونه میتوانند در کار روزنامهنگاری به کار بیایند؛ مثلاً برای دستهبندی اطلاعات، از جمله گزارشهای احتمالی جرایم ناشی از نفرت، یا ارائهٔ اخبار به شیوهای گفتوگوییتر برای مخاطب. همچنین تلاش میکنم ببینم آیا میتوان سیستمی ساخت که نحوهٔ پوشش یک رویداد واحد در اتاقهای خبر مختلف را با هم مقایسه کند: اینکه روی چه حقایقی اتفاق نظر دارند، کدام جزئیات فقط در برخی رسانهها آمده و هرکدام چه زاویهٔ دیدی به ماجرا بخشیدهاند.
در سمافور، همراه همکارانم مشغول ساخت ابزارهایی هستیم که یا روند کار روزانه را سادهتر میکنند (مانند رباتهایی برای ویرایش و بازخوانی متن) یا تواناییهای ما را گسترش میدهند؛ مثلاً ابزارهای جستوجوی پیشرفته که بتوانند داستانهای مرتبط با یک موضوع را سریعتر پیدا کنند. بهعنوان یک رسانهٔ جوان، فضای زیادی برای آزمونوخطا داریم؛ چه در زمینهٔ فناوری و چه در شیوهٔ کار. همین موضوع کار را هیجانانگیز کرده است.
در سطح صنعت نیز در گفتوگوهایی شرکت کردهام دربارهٔ اینکه هوش مصنوعی مولد چگونه میتواند کل زیستبوم اطلاعات را زیرورو کند. همین حالا هم میبینیم که جستوجو، تحقیق و نوشتن را تغییر داده است؛ اما در آینده تا چه اندازه شیوهٔ یافتن، دریافت و تعامل مردم با خبر را دگرگون خواهد کرد؟ درک این تغییرات و پیشدستی در برابر آنها احتمالاً یکی از چالشهای حیاتی پیشِروی ماست.
با هوش مصنوعی مثل یک دستیار خیلی باهوش رفتار کنید که البته زیاد هم بلوف میزند
نیکلاس تامپسون، مدیرعامل نشریهٔ آتلانتیک[11]
من در حال نوشتن کتابی دربارهٔ دویدن هستم و از هوش مصنوعی همانطور استفاده میکنم که از یک دستیار تحقیقاتی خیلی سریع، بسیار کتابخوانده و باهوش استفاده میکردم؛ دستیاری که فقط یک مشکل دارد: نویسندهٔ بدی است و خیلی وقتها حرفهای بیپایهواساس تحویل میدهد. بخشهایی از کتاب و متن کامل مصاحبهها را بارگذاری میکنم و از آن میپرسم آیا آنچه نوشتهام با گفتههای منابعم سازگار است یا نه. از آن میخواهم بخشهای طولانی متن را بخواند و هر نکتهای را که خارج از ترتیب زمانی وارد شده، مشخص کند. همچنین از آن میخواهم بررسی کند آیا ادعاهای مطرحشده در یک فصل، از نظر منطقی با هم همخوانی دارند یا خیر.
پیش از همهٔ اینها، یک پرامپت طولانی وارد میکنم و توضیح میدهم که قصد دارم چه نوع کتابی بنویسم. هرقدر خواستهام دقیقتر و پرامپتم پیچیدهتر باشد، پاسخها بهتر میشوند. این ابزار هرگز به اندازهٔ یک سردبیر واقعی کمککننده نیست، اما همچنان کارایی قابلتوجهی دارد. بااینحال، هرگز از آن نمیخواهم چیزی بنویسد؛ چنین کاری از نظر من هم غیراخلاقی و هم احمقانه است و تازه ممکن است باعث از دست دادن حق نشر هم بشود.
هوش مصنوعی برای بهرهوری است، نه برای نوشتن
امیلیا دیوید، خبرنگار ارشد هوش مصنوعی در ونچربیت؛ حوزهٔ کاری: کاربردهای هوش مصنوعی، ایجنتها، مدلها و مقررات
من از سال ۲۰۱۶ شروع به نوشتن دربارهٔ هوش مصنوعی کردم؛ زمانی که بیشتر آن را «یادگیری ماشین» مینامیدیم. آن موقع، نهایت انتظاری که از این فناوری داشتم این بود که مصاحبههایم را سریعتر از خودم پیادهسازی کند و فراتر از آن، فکر نمیکردم در کارم خیلی به درد بخورد. اما امروز اوضاع کاملاً عوض شده است: همین چند وقت پیش یک مقالهٔ پژوهشی را در چتجیپیتی با مدل o3-mini بارگذاری کردم، از آن خلاصه خواستم، به آن دستور دادم سه تیتر پیشنهادی برای مطلب بدهد و سؤالهایی پرسیدم که پیدا کردن جوابشان برای من دستکم یک ساعت زمان میبرد.
یک جیپیتی سفارشی دارم که طوری تنظیمش کردهام انگار یک خوانندهٔ ونچربیت است و از آن برای صیقلدادن ایدههای گزارشها استفاده میکنم. برای ساخت تصاویر آرشیوی (Stock Photos) گزارشهایم از میدجرنی کمک میگیرم. وقتی روی یک گزارش بلند کار میکنم، برای نظمدادن به فایلها از نوتبوکالام[12] گوگل استفاده میکنم و محبوبترین کاربردم این است که از همان جیپیتی سفارشی میخواهم برای واژههایی که بیش از حد استفاده میکنم، معادل و مترادف پیدا کند.
چتباتها، اپلیکیشنها و قابلیتهای مبتنی بر هوش مصنوعی آنقدر همهجا حاضر شدهاند که حتی اگر بخواهم در طول کارم هیچ نسبتی با هوش مصنوعی نداشته باشم، عملاً غیرممکن است. درعینحال، نسبت به استفادهٔ دیگران از هوش مصنوعی محتاطتر و مشکوکتر شدهام. تصور میکنم بسیاری از پیشنهادهایی که برای انتشار گزارش دریافت میکنم، کار چتباتها باشد. وقتی برای گزارشهای «جمعبندی واکنشها» در شبکههای اجتماعی دنبال نمونهای از واکنش کاربران میگردم، هیچوقت مطمئن نیستم متنها را انسان نوشته یا مدل زبانی.
با وجود اینکه معتقدم هوش مصنوعی بهرهوری من را بالا میبرد، حاضر نیستم از آن برای نوشتن استفاده کنم. نوشتن کار سختی است و راستش، از همهٔ بخشهای کارم کمتر دوستش دارم؛ اما بااینحال نمیخواهم هوش مصنوعی بهجای من بنویسد، حتی اگر بخشی از خبرهایی که مینویسم ظاهری تکراری داشته باشد، میخواهم خوانندگان مطمئن باشند که هدف من صرفاً ارائهٔ چند دادهٔ خشک نیست؛ من میخواهم به آنها کمک کنم بهتر تصمیم بگیرند. اگر اجازه بدهم مدلهای هوش مصنوعی بهجای من بنویسند، احساس میکنم بخش مهمی از این رابطه را از میان بردهام.
همچنین باور دارم خوانندگانی که گزارشهای مالی شرکتها یا خبرهای مربوط به رویدادهای ورزشی را میخوانند (خبرهایی که در برخی موارد با کمک ابزارهای هوش مصنوعی نوشته میشوند) شایستهٔ این احترام هستند که خبر را از زبان انسانهایی بشنوند که بهتر میفهمند چرا دانستن این خبر برای مردم مهم است. روزنامهنگاران انسانی میتوانند به خبر معنا و چارچوب بدهند؛ چیزی که فقط از دل تجربه و درک انسانی برمیآید. درست است که مدلهای هوش مصنوعی میتوانند این را تا حدی شبیهسازی کنند، اما در نهایت، مردم سزاوارند خبر را از مردم بشنوند، نه از ماشینها.
این مطلب در تاریخ ۱۲ مه ۲۰۲۵ در کلمبیا ژورنالیسم ریویو منتشر شده است.
[1] Columbia Journalism Review
[2] University of Southern California’s AI for Media and Storytelling Initiative
[3] Ben Welsh, the founder of the news applications desk at Reuters
[4] Jason Koebler—a cofounder of 404 Media
[5] Sarah Cahlan, a founding member of the visual forensics team at the Washington Post
[6] Tristan Lee, a data journalist
[7] Emilia David, a senior AI reporter for VentureBeat
[8] Sisi Wei, the chief impact officer at CalMatters and The Markup
[9] Araceli Gómez-Aldana, of WBEZ in Chicago
[10] Gina Chua, Executive editor of Semafor
[11] Nicholas Thompson, CEO of The Atlantic
[12] NotebookLM







