این متن بخشی از یک پروندهٔ ویژه دربارهٔ نسبتِ هوش مصنوعی و روزنامهنگاری است؛ مجموعهای از مقالهها و گزارشها که بهجای داوری شتابزده، تلاش میکند با روایتهای واقعی، تجربههای میدانی و پرسشهای باز، نشان دهد هوش مصنوعی چگونه در حال تغییر تولید خبر، تشخیص حقیقت و اعتماد مخاطب است. هر بخش از این پرونده تکهای از این تصویر بزرگتر را روشن میکند؛ تصویری از رسانه در لحظهای گذار، میان شوقِ فناوری و اضطرابِ ازدسترفتن واقعیت.
انتشار فارسی این پروندهٔ ویژه در رسانهٔ مُصوّر بهصورت تدریجی انجام میشود. ترجمهٔ اولیهٔ متنها با کمک ابزارهای هوش مصنوعی صورت گرفته، اما هر مقاله زیر نظر ویراستار انسانی بازبینی، اصلاح و صیقل داده شده است؛ با این آگاهی که قرار نیست همهچیز بینقص، بیلکنت یا کاملاً سلیس باشد. تلاش ما این بوده که «ماهیت» متنها حفظ شود حتی اگر گاهی به بهای از دست رفتن اندکی روانی یا یکدستی باشد. درست مثل خودِ موضوع این پرونده: همکاری انسان و ماشین، با تمام تنشها و ناهماهنگیهایش.
چگونه از هوش مصنوعی استفاده میکنیم | بخش اول
هوش مصنوعی، بهتنهایی چیزی بیش از یک ترفند نمایشی نیست
زَک سووِرد، مدیر بخش ابتکارهای هوش مصنوعی در نیویورکتایمز[1]
بگذارید اعترافی بکنم. چون در محل کار بهعنوان فرد متخصصِ هوش مصنوعی شناخته میشوم، بسیاری فکر میکنند در زندگی شخصیام هم مدام از چتباتها، ایجنتها و انواع دستیارهای هوشمند استفاده میکنم و همهچیز را به کمک هوش مصنوعی خودکار کردهام. درست است که هر اپ و قابلیت تازهای را امتحان میکنم، اما واقعیت این است که شاید فقط یکی دو ابزار واقعاً آنقدر مفید بودهاند که بخواهم دوباره از آنها استفاده کنم.
این به آن معنا نیست که نسبت به هوش مصنوعی بدبینم. در کار روزنامهنگاری، ما از این فناوری برای گزارشهای تحقیقی، بهبود گردش کار و خلق راههای تازه برای تجربهکردن محتوای تایمز استفاده میکنیم. همین فناوری کمک کرد عادات نوشیدنِ پیت هگسِت[2] را بررسی کنیم یا تغییرات ایجادشده در وبسایتهای دولتی را ردیابی کنیم؛ و اینها فقط چند نمونه از پروژههای اخیر ماست. وقتی هوش مصنوعی با گزارشنویسی سنتی و مهارتهای کدنویسی ترکیب میشود، ابزاری واقعاً قدرتمند است.
اما همین نکته، شکاف میان تصور عمومی و واقعیت را توضیح میدهد: هوش مصنوعی، بهتنهایی، چیزی در حد یک ترفند نمایشی است. مثل هر نرمافزار دیگری، زمانی مفید است که کنار دادههای درست ساختارمند و فردی قرار گیرد که بداند با آن چه باید بکند. شاید تصویری که از «آیندهٔ ایجنتها» داریم روزی محقق شود؛ اما امروز، چیزی که من میبینم انبوهی از اپلیکیشنهای مصرفی ناکارآمد است، قابلیتهایی که فقط در تبلیغات وجود دارند و دستیارهایی که تنها زمانی فعال میشوند که بهاشتباه دکمهای را لمس کنم.
از هوش مصنوعی برای تقویت تواناییهای انسانی بهره بگیریم
میلی ترن، مدیر ارشد محتوای دیجیتال در شورای روابط خارجی[3]
این روزها اغلب افراد به هوش مصنوعی فقط به چشم ابزاری برای افزایش بهرهوری نگاه میکنند؛ اما تغییرات بنیادینی که در شیوهٔ تولید محتوا، مدلهای تجاری رسانه، تجربهٔ کاربر و اکوسیستم اطلاعات رخ خواهد داد، تازه آغاز شده است. در شورای روابط خارجی (یک اندیشکدهٔ مستقل و غیرحزبی، یک سازمان عضویتمحور و همچنین یک ناشر) ما هنوز مشغول طرح پرسشهای اصلی هستیم:
- چطور میتوانیم «دانش تخصصی» را در این چشمانداز جدید تبدیل به محصول کنیم؟
- وقتی دریایی از تحلیلها پیشِ روی مخاطب است، ارزش کار ما دقیقاً چیست؟
- و این تغییرات چگونه درک مسائل پیچیدهٔ بینالمللی را دگرگون خواهند کرد؟
من برای استفاده از کلاد[4] اشتراک پرداخت میکنم و با پژوهش عمیق[5] شرکت اوپنایآی[6] و نوتبوکالام[7] گوگل نیز کار کردهام. اخیراً شیفتهٔ ابزار گرانولا[8] شدهام؛ این ابزار باعث شد دوباره فکر کنم یک یادداشتبردار واقعاً خوبِ مجهز به هوش مصنوعی چه قابلیتهایی باید داشته باشد. بااینحال، احساس میکنم هنوز در ابتدای راه هستم و فقط سطح ماجرا را لمس کردهام. فعلاً هوش مصنوعی مثل لایهای کمکی روی کارهای فعلیام قرار میگیرد و هنوز شیوهٔ کارم را از اساس دگرگون نکرده است؛ دستکم نه تا این لحظه.
برای یافتن آرامش، به دو نمونهٔ تاریخی از دگرگونی در هنر و صنعت نگاه میکنم. زمانی که دوربین اختراع شد، نقاشان از دستدادن شغلشان را پیشبینی میکردند؛ اما نتیجه، ظهور امپرسیونیسم بود: سبکی تازه از نقاشی که دوربین قادر به بازآفرینی آن نبود. عکاسی، نقاشان را از قیدِ بازنمایی دقیق واقعیت آزاد کرد و به آنها اجازه داد تجربهٔ ذهنی، ضربهقلمها و تکنیکهایی را برجسته کنند که دوربین توان بازتولیدشان را نداشت. امروز نیز باید ببینیم هوش مصنوعی ما را از چه چیزهایی آزاد میکند و چگونه میتوانیم بر توانمندیهای صرفاً انسانی تکیه کنیم.
نمونهٔ دوم سوزندوزی است؛ زمانی که از یک هنر دستی به تولید ماشینی تغییر پیدا کرد. ماشینها سریعتر بودند و میتوانستند طرحهای پیچیدهتر و یکنواختتری تولید کنند. اما هنگامی که سوزندوزی ماشینی فراگیر شد، کارهای دستدوز ارزش فرهنگی و اقتصادی تازهای پیدا کردند. امروز نیز باید فکر کنیم که با افزایش عرضهٔ محتوا و گزارشهای مبتنی بر هوش مصنوعی، ارزش برخی گونههای روزنامهنگاری چگونه تغییر خواهد کرد و چه شکل تازهای از اهمیت پیدا خواهد کرد.
از هوش مصنوعی استفاده کنید، اما نه بهعنوان منبع یگانهٔ کارتان
سارا کلهن[9]، خبرنگار برندهٔ جایزهٔ پولیتزر و عضو بنیانگذار تیم «بررسی بصری» در واشنگتنپست
وقتی تیم بررسی بصری ما یک پژوهش را آغاز میکند، تا حد ممکن داده جمعآوری، راستیآزمایی و تحلیل میکنیم: ویدئوها، عکسها، نقشهها و اسناد. این دادهها پایهٔ ساخت مدلهای سهبعدی، همزمانسازی بصری و مجموعههای تحلیلی ماست. کار بسیار زمانبر است و ما باید سریع پیش برویم. بههمیندلیل، از هوش مصنوعی برای شناسایی خودروهای زرهی در تصاویر ماهوارهای و تخمین تعداد افراد حاضر در صدها ویدئو استفاده کردهایم.
هوش مصنوعی زمان گزارشگیری را کاهش داده و حتی در کشف یافتههای تازه به ما کمک کرده است؛ اما بااینحال، هیچ گزارشی را که منبع یگانهٔ آن هوش مصنوعی باشد، منتشر نمیکنیم. هوش مصنوعی جایگزین بررسی دقیق و مسئولانهٔ روزنامهنگاران نیست.
با انسانها همسو شوید، نه شرکتهای فناوری
جیسون کوبلر[10]، همبنیانگذار نشریهٔ ۴۰۴مدیا
در ۴۰۴مدیا (یک رسانهٔ فناوری که مالکیت آن در اختیار روزنامهنگاران است) تمرکزم روی این است که مردم چگونه از هوش مصنوعی استفاده میکنند و این فناوری چه اثری بر زندگی و صنعت ما گذاشته است. من هر روز، تمام روز، مستقیم در چشمان این «ژرفگودالِ تولیدات هوش مصنوعی» خیره میشوم. هوش مصنوعی همین حالا هم صنعت رسانه را عمیقاً دگرگون کرده: از مزارع محتوایی که فوراً مطالب ما را سرقت و بازنشر میکنند، تا مدلهایی که اینترنت را با هرزنامه پر میکنند و مدیرانی که بهنام «بهرهوری» دست به تعدیل گستردهٔ نویسندگان میزنند و خیال میکنند بازماندگان با کمک هوش مصنوعی بیشتر کار خواهند کرد.
بهنظر من تکیهکردن به چنین آیندهای و همسو شدن با شرکتهایی که فناوریهایی میسازند تا ما را جایگزین کنند، تصمیمی نادرست است؛ و ما هم چنین کاری نکردهایم. در ۴۰۴مدیا تلاش میکنیم به مخاطبان نشان دهیم که پشت این مطالب، انسانهایی با زاویهدید و تجربهٔ خودشان قرار دارند. درحالیکه بخش بزرگی از صنعت خبر خود را برای الگوریتمها بهینه میکند، محتوا را به شرکتهای سازندهٔ مدلهای زبانی میفروشد، اجازه میدهد هوش مصنوعی با ستوننویسهایش «بحث کند»، چتباتهای بیهودهای معرفی میکند تا مردم دربارهٔ یک مقاله «سؤال بپرسند»، یا روزنامهنگاران را به ادغام هوش مصنوعی در فرایند نوشتن تشویق میکند، ما مسیر متفاوتی میرویم و میگوییم: «هیچکس واقعاً همچین چیزی نمیخواهد!»
بااینحال سرمان را زیر برف نکردهایم. هر روز از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده میکنیم تا بفهمیم چگونه کار میکنند، محدودیتشان چیست، و مهمتر از همه، چگونه در حال تبدیل شدن به شکل غالب محتوای اینترنت هستند. همین رویکرد باعث شده پوشش ما دربارهٔ هوش مصنوعی مولد، یکی از معتبرترین گزارشهای آنلاین باشد.
هوش مصنوعی قرار نیست ناپدید شود، و اگر روزی قابلاعتمادتر شود، و شرکتهای سازندهاش مدلهای تجاری اخلاقیتری پیدا کنند، شاید استفاده از آن را گسترش دهیم. تجربه کردهام که از هوش مصنوعی برای نوشتن درخواستهای پیچیدهٔ قانون آزادی اطلاعات[11] و فرجامخواهیهای آن یا برای پردازش اسناد حجیم استفاده کنم، اما نتیجهها معمولاً رضایتبخش نبوده است.
بااینحال، از شکلهای سادهتر هوش مصنوعی استفاده میکنم: برای پیادهسازی مصاحبهها، درک کلی و سریع ویدئوهای یوتیوب به زبانهای دیگر، یا ویرایش ویدئوها و پادکستهای کوتاه. ترجمه و تبدیل گفتار به متن واقعاً تحولآفریناند، اما بسیاری از ابزارهای دیگر بیشتر شبیه ماشینهای تولید اسپم هستند.
من از هوش مصنوعی برای یافتن اطلاعات جدید کمک میگیرم، اما هرگز نمیگذارم کلماتم را برایم بنویسد.
نگذاریم هوش مصنوعی اعتماد به خبرنگاران را تضعیف کند
خاری جانسون[12]، خبرنگار فناوری در کلمترز و پژوهشگر مهمان در «مؤسسهٔ کارش برای دموکراسی» دانشگاه ویرجینیا؛ با یک دهه سابقهٔ پوشش هوش مصنوعی
من در نوشتن از هوش مصنوعی استفاده نمیکنم. ممکن است در آینده برای بهتر کردن بیان یک پاراگراف از آن کمک بگیرم، اما هر استفادهای فراتر از این، پرسشهای اخلاقی ایجاد میکند و توانایی بیان و آزادی نوشتاری مرا تهدید میکند. بهنظر من، همهٔ نویسندگان باید نسبت به واگذاری این تواناییهای صرفاً انسانی محتاط باشند.
همچنین این سؤال برایم مطرح است که نوشتن با کمک هوش مصنوعی چگونه میتواند اعتماد میان خبرنگار و خواننده را مخدوش کند. نام من پای گزارش میآید، نه نام یک ماشین نویسنده که درعینحال میتواند بسیار متقاعدکننده دروغ بگوید. همانطور که برخی قانونگذاران معتقدند مردم حق دارند بدانند چه زمانی هوش مصنوعی در تصمیمهای حیاتی زندگیشان نقش داشته، خوانندگان نیز حق دارند بدانند آیا یک خبرنگار هنگام نوشتن از مدلهای زبانی بزرگ استفاده کرده است یا نه.
در کار گزارشنویسی، من بیشتر از هوش مصنوعی برای پیادهسازی فایلهای صوتی استفاده میکنم، هرچند همیشه مصاحبه را دوباره گوش میدهم تا مطمئن شوم هوش مصنوعی واژهای را اشتباه نشنیده است. همچنین از دیجیتالدموکراسی[13] استفاده میکنم؛ طرحی که به ابتکار کلمترز اجرا شده و نسخهٔ قابلجستوجوی صورتجلسات عمومی و پیشنویس لوایح را در دسترس مردم و روزنامهنگاران قرار میدهد. بهتازگی هم از ایآیتیپشیتس[14] استفاده میکنم؛ ابزاری که دادههای مربوط به قانونگذاران، فعالان و لابیگران را تحلیل میکند و سرنخهای خبری برای خبرنگاران میفرستد. این ابزار اکنون برای خبرنگاران کالیفرنیا در دسترس است و احتمالاً تا پایان سال به ایالتهای دیگر هم گسترش مییابد.
یکی از منابع مورد علاقهٔ من برای یافتن راهکارهای عملی استفاده از هوش مصنوعی در روزنامهنگاری، «ابتکار پاسخگویی هوش مصنوعی[15]» در مرکز پولیتزر است. این مجموعه شامل تجربهها و تحلیلهایی ارزشمند از سراسر جهان است؛ از جمله اینکه خبرنگاران چگونه الگوریتمهایی را بررسی کردند که در هند باعث قطع دسترسی مردم به کمکهای غذایی شده بود، یا اینکه خبرنگاران اسوشیتدپرس[16] چگونه با بررسی درخواستهای رسمی، قراردادهای دولتی و اسناد دادگاهها، اثرات جهانی هوش مصنوعی را ارزیابی کردند. اینکه حدود ۱۰ درصد از فینالیستهای جایزهٔ پولیتزر ۲۰۲۴ از هوش مصنوعی در کارشان استفاده کردهاند، نشان میدهد این فناوری میتواند برای مخاطبان و جامعه نتایج ملموسی به همراه بیاورد.
اما در نهایت، شفافیت (اینکه چه کسی و چگونه از هوش مصنوعی استفاده میکند) به روزنامهنگاران کمک میکند دربارهٔ هوش مصنوعی بهتر گزارش دهند، توانمندیهای انسانی خود را حفظ کنند و نگذارند این فناوری بهطور ناخواسته اعتماد میان خبرنگاران و مخاطبان را مخدوش کند.
[1] Zach Seward, Editorial director of AI initiatives at the New York Times
[2] Pete Hegseth
[3] Chief digital content officer at the Council on Foreign Relations
[4] Claude
[5] Deep Research
[6] OpenAI
[7] NotebookLM
[8] Granola
[9] Sarah Cahlan, a founding member of the visual forensics team at the Washington Post
[10] Jason Koebler—a cofounder of 404 Media
[11] The Freedom of Information Act (FOIA)
[12] Khari Johnson, Tech reporter at CalMatters and practitioner fellow at the University of Virginia’s Karsh Institute of Democracy who has covered AI for a decade
[13] Digital Democracy
[14] AI Tip Sheets
[15] Pulitzer Center AI Accountability initiative
[16] Associated Press







