روابطعمومی، عنصری مهم در جامعه رسانهای، یک عملکرد مدیریتی است که به برقراری و پرورش پیوندهای ارتباطی متقابل، تفاهم، پذیرش و همکاری بین سازمان و ذینفعان و مخاطبان آن کمک میکند. حرفۀ روابطعمومی، در طول حیات خود از شیوههای اولیۀ غیرحرفهای و غیراخلاقی به سمت کارزارهای برنامهریزی شده، راهبردی و اخلاقی در عصر مدرن تکامل یافته است.
علیرغم بسیاری از کلیشههای منفی، صنعت روابطعمومی برای انجام کار حرفهای بهصورت اخلاقی و قانونی بر استانداردهای بالایی پایبند است که باید درک و رعایت شوند. لغزش در این زمینهها اعتبار را تضعیف میکند و میتواند پیامدهای گستردهای برای سازمان و حرفه داشته باشد.
بااینحال، در بحث در باب روابطعمومی در قرن بیست و یکم، تردیدهایی خاص یا بهعبارتدیگر، تضادهایی اخلاقی وجود دارد. صداقت، بهعنوان اصل اخلاقی کلیدی و یک مفهوم فلسفی اساسی، باید هدف هر رابطه و ارتباطی باشد. بااینحال، گاهی در عمل به دلیل بیان بخشی از حقیقت، کل آن سرکوب میشود.
تمایز بین اخلاق و قانون
یک متخصص روابطعمومی مسئولیتپذیر از نظر اجتماعی، نیازمند توجه به هر دوی استاندارد اخلاقی و الزامات قانونی است، بنابراین خوانندگان باید تمایز بین اخلاق و قانون را درک کنند.
اخلاق از فلسفه نشئت میگیرد، حوزهای که در آن به «درستی» و «نادرستی» انسان توجه زیادی میشود، چرا که این اعمال با ارزشهای والا و کدهای رفتاری خاص مرتبط هستند. اخلاق امری است که اصول آن فردبهفرد ممکن است فرق کند و تضمین اجرایی آن نیز وجدان فردی است. به همین دلیل درک آن میتواند دشوار باشد، چراکه یک دوراهی اخلاقی میتواند تفاسیر رقابتی متعدد داشته باشد، بهطوریکه احتمالاً چندین انتخاب به همان اندازه معتبر باشند یا اصلاً هیچ انتخاب اخلاقی خوبی وجود نداشته باشد.
از طرف دیگر، قوانین درحالیکه ظاهراً از اخلاق نشئت میگیرند، به طور رسمی و نهادی تعیین و از طریق پلیس، مقامات رسمی قضایی و دادگاهها اجرا میشوند. قوانین به دلیل اینکه بهصورت مصوبه نوشته شدهاند، راحتتر تفسیر میشوند؛ قضاوت در دادگاه نشان میدهد که چگونه این قوانین در طول دههها یا حتی قرنها در پروندههای مختلف تفسیر شدهاند.
در هر یک از مشاغل ارتباطاتی، ملاحظات حقوقی کلیدی وجود دارد که باید درک شود و میتواند به دستیابی به اطلاعات برای رسیدن به اهداف آن حرفه کمک کند یا مانع آن شود.
بهعنوانمثال، در حوزۀ خبر، اگر بخشی از اطلاعات موردنیاز به استفاده از سوابق عمومی مردم نیاز داشته باشد، درک قوانین سوابق عمومی و حریم خصوصی نشان میدهد که چه سوابقی در دسترس هستند و چگونه میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد.
در تبلیغات، شرکتها میخواهند ویژگیهای محصولات خود را تبلیغ کنند، اما باید از قوانین صداقت در تبلیغات پیروی کنند. برای متخصصان روابطعمومی، هنگام پاسخگویی به بحران، همۀ افراد درگیر باید الزامات و محدودیتهای افشای اطلاعات را درک کنند و بدانند به چه ذینفعانی میتوانند چه اطلاعاتی را بدهند یا ندهند.
متخصصان روابطعمومی که از نظر اجتماعی مسئولیتپذیر هستند، بهصرف اینکه در چارچوب قانون عمل کنند، راضی نمیشوند. درحالیکه قانون بخش قابلتوجهی از ارزشهای یک جامعه را تجسم میبخشد، افراد و سازمانها میخواهند از نظر اجتماعی مسئول در نظر گرفته شوند و باید فراتر از الزامات اولیۀ قانون عمل کرده و استانداردهای بالاتر و دقیقتری را اتخاذ کنند.
در برخی موارد، این استانداردها ممکن است علاوه بر جنبۀ اخلاقی، جنبۀ قانونی نیز داشته باشند. پیروی از این استانداردها نیازمند آن است که متخصص روابطعمومی هم «تعهدات مثبت» (آنچه باید برای انجام آن تلاش کند) و هم «تعهدات منفی» (آنچه نباید انجام دهد) را در نظر بگیرد.
«کد اخلاقی اعضای انجمن روابطعمومی آمریکا» راهنمایی مفیدی برای متخصصان روابطعمومی ارائه میدهد که مسئولیتهای اخلاقی و قانونی را به هم مرتبط میکند.
بنیانهای نظریِ اخلاق در روابطعمومی
برای درک بهترِ اخلاق کسبوکار و سایر اصول، مهم است که به معنای واژههای «فلسفۀ اخلاق یا Ethics» و «اخلاق یا Morality» اشاره کنیم. در سالهای اخیر، این دو مفهوم آنقدر درهمتنیده شدهاند که قابلتفکیک نیستند و به دلیل شباهتشان، اغلب بهعنوان مترادف به کار میروند. این الزاماً چیز بدی نیست، چراکه رفتار اخلاقی حرفهای (Ethics) را نمیتوان به طور کامل از استانداردهای اخلاقی کلی جامعه (Morality) جدا کرد.
فلسفۀ اخلاق شاخهای از فلسفه است که به مؤلفۀ اخلاقی زندگی انسان میپردازد. فلسفۀ اخلاق به مطالعه و تدوین رسمی اصول اخلاقی در چارچوبهای هنجاری خاص اشاره دارد. بر اساس این، تصمیمگیری در مورد اینکه چه چیزی درست یا غلط است، میتواند به روشی منطقی، ساختاریافته و استدلالی انجام شود.
اخلاق، شکلی عینی از رفتار انسانی است که از آزادی انسان نشئت میگیرد و توسط کدهای نوشتاری یا نا نوشتاری خاصی تنظیم میشود. به زبان ساده، اخلاق از ارزشها و اصول شخصی ما ساخته شده است.
اخلاقِ فایدهگرا یا مطلوبیتگرا (Utilitarianism) و اخلاقِ وظیفهگرا (Deontology) دو رویکرد فلسفی در تصمیمگیری اخلاقی هستند. اگرچه این دو، رویکرد متفاوتی دارند، هر دو به روابطعمومی، ارزیابی و مشاوره در مورد تصمیمگیریهای اخلاقی صحیح در یک سازمان کمک میکنند.
اخلاقِ فایدهگرا یعنی اینکه بهترین تصمیم، تصمیمی است که بیشترین سود را به بیشترین تعداد افراد برساند. در این دیدگاه، عواقب و نتایج کارها مهم است. مثلاً یک متخصص روابطعمومی باید تمام راهحلهای ممکن را در نظر بگیرد و ببیند کدام راهحل، منافع بیشتری برای تعداد بیشتری از مردم دارد. هرچند این دیدگاه طرفداران زیادی دارد، اما منتقدانی هم دارد. چون ممکن است منافع گروههای کوچکتر نادیده گرفته شود و یا اینکه پیشبینی تمام عواقب یک کار سخت باشد. همچنین ممکن است برای رسیدن به هدف، از روشهای غیراخلاقی استفاده شود.
در مقابل اخلاقِ فایدهگرا، دیدگاه اخلاقِ وظیفهگرا قرار دارد. در این دیدگاه، برعکس فایدهگرایی، نتیجۀ کار مهم نیست، بلکه انجامدادن کار درست، با رعایت اصول اخلاقی اهمیت دارد. مهمترین اصل این دیدگاه، راستگویی است، صرفنظر از اینکه راستگویی باعث ضرر زدن به دیگران شود یا نه. چون پیشبینی دقیق نتایج کارها سخت است، پس بهتر است روی انجام وظیفه و رعایت اصول اخلاقی مثل راستگویی تمرکز کنیم. از طرف دیگر، منتقدان این دیدگاه میگویند گاهی اوقات مجبوریم بین دو اصل اخلاقی یکی را انتخاب کنیم و این تصمیمگیری را سخت میکند. همچنین ممکن است رعایت یک اصل اخلاقی همیشه به نتایج خوبی منجر نشود. بااینحال، طرفداران این دیدگاه میگویند با رعایت اصول اخلاقی بنیادین مثل راستگویی و صداقت، میتوان بسیاری از مشکلات روابطعمومی را حل کرد. از مزایای دیگر این دیدگاه این است که روابطعمومی میتواند بر اساس اصول اخلاقی به مدیران سازمانها مشاوره بدهد و منافع همۀ ذینفعان را در نظر بگیرد، نه فقط منافع اکثریت.
تعهدات مثبت در روابطعمومی
۱. به منافع عمومی خدمت کنید و از این طریق نمایندهای خوشنام برای حرفۀ روابطعمومی و متخصصان این حوزه باشید.
۲. درعینحال که منافع سازمان خود را پیش میبرید، به بالاترین استانداردهای حقیقت و دقت پایبند باشید.
۳. دانش و تجربۀ تخصصی لازم برای آمادهسازی پیامهای روابطعمومی را به دست آورید و آن را به طور مسئولانه برای ایجاد تفاهم، اعتبار و روابط متقابل بین طیف وسیعی از نهادها و مخاطبان به کار ببرید.
۴. به سازمانی که نمایندۀ آن هستید مشاورۀ بیطرف و صادقانه بدهید. بهعنوانمثال، ممکن است بهترین توصیه در یک بحران، پذیرش اشتباه و عذرخواهی باشد. متخصص روابطعمومی باید به طور عینی این توصیه را در نظر بگیرد و در صورت بهترین گزینه بودن، آن را پیشنهاد دهد.
۵. با مشتریان، کارفرمایان، رقبا، همکاران، فروشندگان، رسانهها و مردم رفتاری منصفانه داشته باشید.
۶. برای اصلاح ارتباطات نادرست بهسرعت اقدام کنید.
تعهدات منفی در روابطعمومی
در روابطعمومی، علاوه بر انجام وظایف مثبت، باید از کارهای منفی زیر نیز اجتناب کرد:
۱. دزدی ادبی نکنید: هرگز، هرگز، هرگز کار دیگران را بهعنوان کار خود جا نزنید.
۲. هدیه ردوبدل نکنید: از دریافت یا دادن هرگونه هدیهای از مشتریان یا منابعی که ممکن است بر اطلاعات پیام شما (فراتر از محدودیتهای قانونی) تأثیر بگذارد یا قوانین را نقض کند، خودداری کنید.
۳. حقوق مالکیت فکری را نقض نکنید: به اشتراک گذاشتن اطلاعات رقبا، افشای اطلاعات اختصاصی، برداشتن اطلاعات محرمانه از یک کارفرما و دادن آن به کارفرمای دیگر و سایر اقدامات مشابه، هم غیرقانونی و هم از نظر اخلاقی غیرقابلقبول است.
۴. از فریبکاری دوری کنید: برای مثال، پرداخت پول به کسی برای اینکه وانمود کند یک «داوطلب» است تا در جلسات استماع عمومی صحبت کند یا در یک کارزار «مردمی» شرکت کند، فریبکارانه است.
۵. از تضاد منافع (واقعی یا احتمالی) اجتناب کنید: متخصصان و شرکتهای روابطعمومی باید مشتریان، همکاران در حرفه و سایر طرفهای ذینفع را تشویق کنند که در صورت بروز هرگونه تضاد منافع، به همۀ طرفهای درگیر اطلاع دهند.
همانطور که در نمونههای طرح شده از تعهدات مثبت و منفی مشاهده میکنید، متخصصان ارتباطات هنگام جمعآوری و استفاده از اطلاعات برای ایجاد پیام، باید مجموعهای گسترده از موارد را در نظر بگیرند. مخاطب هدف، هدف پیام، نیت ارتباطدهنده، ملاحظات اخلاقی، محدودیتهای قانونی و بسیاری از عوامل دیگر به تعیین نحوۀ رفتار (یا عدم رفتار) کمک میکنند.
مسئولیتهای اخلاقی در روابطعمومی
متخصصان ارتباطات، علاوه بر رعایت اصول اخلاقی فردی، باید کار خود را با تعهد به مسئولیت اجتماعی انجام دهند. ازآنجاییکه پیامهای ارتباطات جمعی فراگیر و تأثیرگذار هستند، سازمانهای رسانهای و متخصصان آنها ملزم به رعایت استانداردهای بالایی در عملکرد خود هستند.
سه سطح از مسئولیت وجود دارد که بر متخصصان روابطعمومی تأثیر میگذارد:
- مسئولیت اجتماعی: ارتباط بین دستگاههای رسانهای و سایر نهادهای مهم جامعه
- مسئولیت حرفهای/سازمانی: مقررات و استانداردهای رفتاری که یک حرفه برای خود تعیین میکند
- مسئولیت فردی: تعهدی که یک فرد نسبت به جامعه، حرفۀ خود، مخاطبان و خودش دارد.
متخصصان ارتباطات باید پیامدهای اجتماعی کار خود و قوانین نانوشتهای را که بر اساس آنها فعالیت میکنند، درک کنند.
آموزش و صدور مجوزهای حرفهای، راهحلهای سنتی هستند که جامعه از طریق آنها به دنبال اطمینان از رفتار قانونی و اخلاقی افرادی است که مسئولیتهای اجتماعی مهمی بر عهده دارند. در رشتههای حقوق، پزشکی، حسابداری، آموزشوپرورش، معماری، مهندسی و سایر تخصصها، آموزشهای خاصی دنبال میشود که با آزمون، صدور مجوز و سوگند همراه است که شامل تعهد به رعایت استانداردهای تعیینشده برای آن حرفه میشود.
بااینحال، قانونی وجود ندارد که مجوز داشتن را برای متخصصان روابطعمومی الزامی کند. به همین دلیل متخصصان روابطعمومی نیاز بیشتری به خودکنترلی دارند. بهخصوص باتوجهبه انفجار عظیم «اخبار جعلی» که توسط افرادی با انگیزههای سیاسی، فرهنگی یا مالی تولید میشود، ارتباطیها باید از نقش حیاتی خود در جامعه دفاع کنند.
با رویآوردن متخصصان ارتباطات راهبردی به پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای انتشار پیامهایشان، نظارت سایر نهادهای اجتماعی بر آنها افزایش یافته است. نهادهای مردمی و دولتی مختلفی رفتار سازمانها و متخصصان روابطعمومی را زیر نظر دارند. بسیاری از سازمانها قوانین خاصی را برای فعالیت در شبکههای اجتماعی برای حسابهای رسمی سازمان و کارکنان تنظیم میکنند.
برای مثال، کمیسیون تجارت فدرال آمریکا چنان نسبت به ادعاهای مطرحشده توسط تبلیغکنندگان و متخصصان روابطعمومی از طریق رسانههای اجتماعی نگران بود که دستورالعملهای مربوط به رسانههای اجتماعی خود را بهروز کرد.
دستورالعملهای جدید کمیسیون تجارت فدرال (FTC) از بازاریابان شبکههای اجتماعی میخواهد که دستورالعملهای زیر را دنبال کنند:
- افشای کامل اسپانسری اطلاعات: اگر تبلیغکنندهای یک وبلاگنویس را برای تأیید محصول یا خدمتی استخدام کرده باشد، وبلاگنویس باید آشکارا اعلام کند که برای آن تبلیغکننده کار میکند؛ اگر یک شرکت روابطعمومی نظرات مثبتی راجع به مشتریان خود در شبکههای اجتماعی منتشر میکند، شرکت باید اعلام کند که به نمایندگی از مشتری این کار میکند. علاوه بر این، افشا باید واضح و قابلتوجه باشد و نمیتواند در متن ریز گم شود.
- نظارت بر گفتگوهای شبکههای اجتماعی و اصلاح اظهارات نادرست یا ادعاهای مشکلساز توسط کاربران: شرکتها باید بر نظرات و صحبتهایی که در شبکههای اجتماعی دربارۀ محصولات یا خدمات آنها میشود نظارت داشته باشند و در صورت لزوم، اظهارات نادرست یا ادعاهای مشکلآفرین را اصلاح کنند.
- ایجاد سیاستهای شبکههای اجتماعی برای راهنمایی کارمندان در مورد انتظارات و شیوههایی که اجرا خواهد شد: شرکتها باید سیاستهای مشخصی برای فعالیت در شبکههای اجتماعی تدوین کنند تا کارمندان خود را در مورد نحوۀ صحیح رفتار و فعالیت در این فضا راهنمایی کنند.
اشاره به سیاستهای خاص شبکههای اجتماعیِ هر شرکت، ما را به دستۀ بعدی از مسئولیتها میرساند: مسئولیت حرفهای یا سازمانی.
علاوه به سطح اجتماعیِ تعاملات، سازمانهای ارتباطی و متخصصان به نقد خود میپردازند و برای رفتار و عملکرد خود بهعنوان گردآورندگان اطلاعات، استانداردهایی را تعیین میکنند. یکی از آشکارترین نمونههای این موضوع، گسترش کدهای اخلاقی برای فعالیتهای ارتباطات جمعی در همۀ سطوح است.
به طور فزایندهای، استانداردهای حقوقی و اخلاقی، متخصصان روابطعمومی را به همراه کارگزاران سهام، وکلا و حسابداران، در قبال صحت اطلاعاتی که به عموم مردم منتقل میکنند، مسئول میدانند. هنگامی که متخصصان روابطعمومی در یک پرسش اخلاقی مهم در طرف بازنده قرار میگیرند، ممکن است بخواهند استعفا دهند.
انجمن روابطعمومی کانادا و مسئولیت فردی متخصصان روابطعمومی
انجمن روابطعمومی کانادا علاوه بر تخصص، هواداری، انصاف، استقلال و وفاداری، بر صداقت و پاسخگویی نیز تأکید میکند. کد استانداردهای حرفهای آنها نگرانیهای جامعه و همچنین متخصصانی را که این کد را میپذیرند، منعکس میکند. مفاد همۀ کدهای اخلاقی، حداقل تا حدودی، برای این طراحی شدهاند که به مردم دلایلی برای اعتماد به صداقت افرادی که از آنها پیروی میکنند، ارائه دهند. رعایت این موازین اخلاقی حتی میتواند به متخصصهای ارتباطات کمک کند که از درگیریهای قضایی بهدور باشند.
بهعنوانمثال، یک شرکت روابطعمومی چندملیتی بزرگ تنها چند ماه پس از امضای قرارداد با یک تولیدکنندۀ لاستیک مهم، از همکاری با آن انصراف داد. دلیل این امر این بود که تولیدکنندۀ لاستیک فاش نکرده بود که از نقصهایی در لاستیکهای خود که باعث تعدادی تصادف مرگبار شده بود، آگاه است. متخصصان روابطعمومی تصمیم گرفتند که در چنین شرایطی نمیتوانند به طور اخلاقی نمایندۀ تولیدکنندۀ لاستیک در مقابل عموم مردم باشند و به همکاری خود با آن شرکت پایان دادند. پایبندی شرکت روابطعمومی به استانداردهای حرفهای و سازمانی از درآمدی که از همکاری با تولیدکنندۀ لاستیک به دست میآمد، مهمتر بود.
رفتار حرفهای سطحی از مسئولیت فردی را میطلبد. متخصصان ارتباطات ممکن است در کار خود با تعهدات متناقضی روبرو شوند. کار روابطعمومی گاهی اوقات میتواند فضایی کاملاً دوپهلو داشته باشد. روابطعمومی بهعنوان یک حوزۀ کاری، به دلیل ایجاد و دستکاری تصویر به نفع گروههای با منافع محدود و اولویتندادن به اطلاعات موردعلاقۀ مردم، مورد انتقاد قرار میگیرد.
متخصصان روابطعمومی در مواجهه با مسئولیت اجتماعی، همواره باید از استانداردهای اخلاقی خود و همچنین کارفرما و مشتریانشان پیروی کنند. هنگامی که هر دو مورد با هم ناسازگار باشند، ممکن است تغییر مسئولیت یا پایان همکاری ضروری باشد.
سیاست و جامعه
مجموع انتظارات سیاسی یک جامعه در یک برهۀ زمانی خاص، بهعنوان «روح زمانه» (Zeitgeist) شناخته میشود. گذر زمان، پیشرفتهای تکنولوژی، رهبران بانفوذ و رویدادهای مهم، باعث تغییر «روح زمانۀ» یک جامعه میشوند.
بهعنوانمثال، دیدگاههای غالب جامعه در مورد مسائل اجتماعی را در طول زمان در نظر بگیرید، مانند ازدواج. با گذشت زمان، نگرشها به طور چشمگیری تغییر کرده است. برای مثال در آمریکا زمانی، طلاق از نظر اخلاقی نادرست و غیرقانونی محسوب میشد. با گذشت زمان، نگرشها و قوانین تغییر کرد. به طور مشابه، ازدواج بین نژادی غیراخلاقی تلقی میشد و چنین ازدواجهایی غیرقانونی بود. باز هم نگرشها و قوانین تغییر کردهاند. «روح زمانۀ» فعلی، دیدگاهی فراگیر و لیبرال در مورد چگونگی تعریف ازدواج، چه کسانی میتوانند ازدواج کنند و چگونه و چه زمانی یک ازدواج میتواند یا باید پایان یابد، اتخاذ میکند.
سازمانها در چارچوب محیط سیاسی خود فعالیت میکنند و باید درک روشنی از «روح زمانۀ» فعلی داشته باشند تا بدانند که بهطورکلی چه انتظاری از آنها میرود. این امر برای کاهش احتمال رنجاندن ذینفعان، بهویژه مشتریان، ضروری است.
متخصصان روابطعمومی باید به سازمانها کمک کنند تا در مسائل اجتماعی بهدرستی حرکت کنند و انتظارات گسترده در محیط سیاسی خود را درک کنند. لازم است شرایط در حال تغییر اجتماعی، سیاسی، مذهبی، هنری و اقتصادی جهان، کشور، منطقه و حتی سازمان در نظر گرفته شود.
اخلاقمداری به مثابۀ مسئولیت اجتماعی شرکتها
یکی از راهبردهای ایجاد یک برند سازمانی اخلاقمدار، مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) است. این مفهوم به رویهای اشاره دارد که ظاهراً به دنبال نفع رساندن به کل جامعه است. امروزه مصرفکنندگان بیشتری از کسبوکارهایی حمایت میکنند که ابتکاراتی را برای کمک به جوامع اجرا میکنند. مسئولیت اجتماعی شرکتها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، از اهدای کمکهای مالی به امور خیریۀ محلی تا حمایت از پروژههای مفید در کشورهای درحالتوسعه.
برخورداری از مسئولیت اجتماعی شرکتها و تبلیغ آن، مزایای متعددی دارد. سازمانهایی که این کار را انجام میدهند، عموماً از تصویر عمومی بهتری برخوردار هستند. مصرفکنندگان حاضرند هزینۀ بیشتری برای محصولی بپردازند که باور داشته باشند خرید آنها به یک کار خیر کمک میکند یا به یک نیاز اجتماعی یا زیستمحیطی رسیدگی میکند.
متخصصان ارتباطات راهبردی نقشی کلیدی در معرفی شرکتها بهعنوان سازمانهایی با وجدان اجتماعی ایفا میکنند. تلاشهای آنها به افزایش آگاهی از این ابتکارات و تبدیل آنها به بخشی از هویت برند کمک میکند.
منابع:
Bernays, E. L. (1977). Public Relations. University of Oklahoma Press.
Broom, G. M., & Sha, B.-L. (2013). Cutlip and Center’s Effective Public Relations. Pearson.
Grunig, J. E., & Hunt, T. (1984). Managing Public Relations. Holt, Rinehart and Winston.
Katlip, S. M. (2006). Uspešni odnosi s javnošću. Službeni glasnik.
Parsons, J. P. (2016). Ethics in Public Relations: A Guide to Best Practice (PR In Practice) 3rd Edition. Kogan Page.