جابویژن که خود را بزرگترین مرجع تخصصی شغل در ایران معرفی میکند، هرساله در ابتدای سال شمسی گزارشی از حقوق و دستمزد منتشر میکند. این گزارش بهعنوان یکی از نخستین گزارشهای سالانۀ سازمانها در سال جدید شناخته میشود. جابویژن از سال ۱۳۹۹ هر ساله این گزارش را منتشر کرده است و بهتازگی نیز گزارش حقوق و دستمزد ۱۴۰۳ منتشر شده است.
این گزارش در سه فصل به بررسی وضعیت حقوق و دستمزد در ایران میپردازد:
- فصل اول: حقوق و دستمزد در ایران
- فصل دوم: توصیههایی برای مذاکره
- فصل سوم: دفترچۀ حقوق و دستمزد گروههای شغلی
در مقدمۀ گزارش، جابویژن رسالت خود را بهبود زندگی میلیونها ایرانی از طریق کمک به آنها در یافتن شغل مناسب و افزایش بهرهوری شرکتها از طریق یافتن نیروی انسانی با انگیزه عنوان میکند.
محدودیتهای گزارش یا «بنده مسئولِ آن نخواهم بود»
جابویژن بهعنوان یک سازمان فعال در حوزۀ منابع انسانی، هرساله این گزارش را منتشر میکند که بهعنوان مرجعی برای کارجویان و فعالان این حوزه مورداستفاده قرار میگیرد. اما سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که تا چه حد میتوان به این گزارش بهعنوان منبعی دقیق و قابلاعتماد اتکا کرد؟
جابویژن اعلام کرده که «عمدۀ نتایج این گزارش بر اساس دادههای جمعآوریشده در نظرسنجی حقوق و دستمزد جابویژن (برگزار شده در نیمۀ دوم اسفند ۱۴۰۲ و نیمۀ اول فروردین ۱۴۰۳) بهدستآمده است. باتوجهبه اینکه شرکتکنندگان در نظرسنجی نمونۀ معرفِ (تصادفی) کاملی از کل بازار کار ایران نیستند، نتایج این گزارش ممکن است به طور کامل نمایانگر وضعیت بازار کار ایران نباشد.»
همچنین، در بخش محدودیتهای نتایج گزارش، به این نکته اشاره شده است که نتایج «عمدتاً» بر اساس نظرسنجی از جامعۀ آماری شرکتکنندگان در پلتفرم جابویژن بهدستآمده است. مسئلۀ اول این است که آیا در نهایت دادههای این گزارش بر اساس این نظرسنجیها هست یا خیر؟ نتایجی که بر اساس این نظرسنجی نیستند کداماند؟ جابویژن چطور به آن دسته از نتایجی که بر اساس نظرسنجی نیستند دستیافته است؟
مسئلۀ دوم و اساسیتر این است که در بخش خلاصۀ یافتهها ادعا شده که «دادههای گزارش حقوق و دستمزد جابویژن تا حد خوبی قابل اتکاست.» سند این ادعا نیز این است که «میانۀ حقوق گزارششده در ابتدای سال ۱۴۰۲ با حقوق دریافتی در ششماهۀ اول سال، کاملاً منطبق بوده است». بهعبارتدیگر، جابویژن یک جامعۀ آماری محدود را بررسی کرده و اعتبار خود را نیز از همان جامعۀ آماری محدود تصدیق کرده است. تهیهکنندگان این گزارش به رسم همۀ گزارشها و افکارسنجیهای معتبر با ذکر محدودیتهای آماری، روششناسی و… از خود سلب مسئولیت کردهاند و اشاره کردهاند که انتشار چنین گزارشی علیرغم محدودیتها میتواند بینش خوبی نسبت به مخاطبان بدهد. اما به نظر میرسد در جلب توجه شرکتکنندگان و گستردهکردن توزیع آنها چنان ناموفق عمل کرده است که گزارش توانایی این را ندارد که از بازار کار ایران تصویری واقعی یا دستکم مفید ارائه دهد.
جامعۀ آماری؛ انعکاس واقعی بازار کار؟
جابویژن در این گزارش مدعی است که بزرگترین نظرسنجی در سطح ملی را برگزار کرده و بیش از ۱۰۰ هزار نفر در آن شرکت کردهاند. اما با وجود این ادعا، عدم توازن در تعداد شرکتکنندگان در گروههای شغلی مختلف، نشاندهندۀ عدم جامعیت و دقت کافی در این نظرسنجی است.
یکی از نکات قابلتوجه در گزارش جابویژن، عدم تناسب در تعداد شرکتکنندگان در نظرسنجیهای مربوط به گروههای شغلی مختلف است. بهعنوانمثال، درحالیکه تعداد شرکتکنندگان در گروه شغلی منابع انسانی ۲۴۱۴ نفر بوده، این تعداد در گروههای شغلی روابطعمومی و خبرنگار/روزنامهنگار به ترتیب تنها ۲۳۵ و ۳۸ نفر است. این اختلاف فاحش در تعداد شرکتکنندگان، میتواند به طور مستقیم در نتایج و اعداد ارائه شده برای هر گروه شغلی تأثیر بگذارد.
بررسی جامعۀ آماری گزارش نشان میدهد که ۶۸ درصد شرکتکنندگان مرد و ۳۲ درصد آنها زن بودهاند. همچنین، ۵۵ درصد شرکتکنندگان ساکن تهران و ۵۷ درصد در سطح کارشناس بودهاند. با وجود جامعیت نسبی این جامعۀ آماری، تمرکز بر پایتخت و غلبۀ افراد در سطوح کارشناسی میتواند در انعکاس واقعی وضعیت کل بازار کار ایران تردید ایجاد کند.
همچنین، اگر شرکتکنندگان در نظرسنجی توزیع تصادفی نداشته باشند امکان رخدادن سوگیری انتخاب (Selection Bias) وجود دارد و این به معنای انعکاس نادرست واقعیت بازار کار خواهد بود. بهعنوانمثال، اگر تعداد شرکتکنندگان در یک گروه شغلی از افراد با سابقۀ کار پایین یا ساکن در یک منطقۀ جغرافیایی خاص باشند، میانۀ حقوق درخواستی در آن گروه شغلی به طور غیرطبیعی کاهش خواهد یافت و برعکس.
با بررسی سازمانهای فعال در جابویژن و آگهیها در حوزههای شغلی مختلف در خواهیم یافت تناسبی بین شرکتکنندگان واقعی با عنوان شغلی وجود ندارد. برای مثال، آگهیهایی که برای خبرنگار در پلتفرم جابویژن قرار گرفتهاند تقریباً هیچکدام توسط رسانهها و بنگاههای خبری منتشر نشدهاند. این نشان میدهد که ممکن است گروههای شغلی مختلف در جامعۀ آماری این گزارش با خطا مواجه باشند. وقتی هیچ رسانۀ بزرگی در جابویژن آگهی جذب خبرنگار و روزنامهنگار نداده است، میتوان با دقت خوبی حدس زد که درصد مشارکت روزنامهنگاران و خبرنگاران در نظرسنجی جابویژن نیز پایین بوده است.
انتخاب جامعۀ آماری از میان کاربران پلتفرم جابویژن، احتمال تورش یا سوگیری در نتایج را افزایش میدهد. استفاده از نظرسنجی آنلاین میتواند به دلیل اثر گلولۀ برفی (Snowball Effect) منجر بهنوعی خوشهبندی (Clustering) در دادهها و تشدید تورش یا سوگیری در نتایج شود. این در حالی است که فرم نظرسنجی این گزارش که بهصورت آنلاین در دسترس است، بهگونهای طراحی شده است که نمیتواند احتمال دریافت پاسخهای غیرقابلاتکا را کم کرده و از صحت خوداظهاری شرکتکنندگان اطمینان حاصل کند. حتی امکان شرکت دو یا چندباره در این نظرسنجی وجود دارد. همۀ اینها روایی (Validity) و پایایی (Reliability) نتایج را زیر سؤال میبرند.
حداقل دستمزد مصوب و خوداظهاری کاربران جابویژن
درحالیکه حداقل حقوق مصوب وزارت کار در سال ۱۴۰۳ حدود ۱۰ میلیون تومان است، گزارش جابویژن نشان میدهد که برخی از شاغلان در بازار کار حقوقی کمتر از این میزان دریافت یا درخواست میکنند. آیا جابویژن در مورد این دادهها احساس مسئولیتی دارد؟ واقعیت بازار کار چیست؟ آیا کارجویان و شاغلان در بازار کار حقوقی کمتر از حداقل حقوق درخواست میکنند و به دریافت آن راضی هستند؟ علاوه بر این، زمانی که دادههای مربوط به میانۀ حقوق ممکن است دقیق نباشند یا سوگیریهای مختلف و درنتیجه خطا داشته باشند، چطور میتوان بر اساس آنها بر سر حقوق و دستمزد مذاکره کرد؟
گزارش اجتماعی یا ابزار بازاریابی؟
نکتۀ دیگری که باید به آن اشاره کرد کارکرد این نوع گزارشهاست. گزارشهایی ازایندست بیشتر کارکرد بازاریابی و برندینگ دارند و در راستای پیشبرد اهداف سازمان منتشرکننده و بهبود شهرت و اعتبار آن عمل میکنند. انتشار این گزارشها، جابویژن را بهعنوان مرجعی در حوزۀ منابع انسانی معرفی میکند و به افزایش ترافیک و تعداد کاربران پلتفرم جابویژن کمک میکند. اما تمرکز بر اعداد و ارقام بدون درنظرگرفتن تنوع شرایط در هر گروه شغلی و عدم شفافیت کامل در مورد روششناسی و جامعۀ آماری بر این گزارش سایه میاندازد.
شمشیر دو لبهای در بازار کار
گزارش جابویژن اطلاعات مفیدی مانند میانۀ حقوق درخواستی و رشد آن در سال ۱۴۰۳ را برای گروههای شغلی مختلف ارائه میدهد. بااینوجود، اتکای صرف به این اعداد بدون درنظرگرفتن محدودیتهای جامعۀ آماری، خطاهای روششناسی و عدم توجه به تنوع شرایط در هر گروه شغلی میتواند به ابزاری در دست کارفرمایان برای سرکوب حقوق و دستمزد نیروی کار تبدیل شود.
جابویژن با اتکا به رسالت خود میتواند در جهتدهی به سمت شفافیت و برابری در بازار کار ایران نقش مؤثرتری ایفا کند. شاید بهتر باشد سازمانی که خودش را بهعنوان بزرگترین مرجع تخصصی شغل در ایران معرفی میکند قبل از تدوین و انتشار گزارشی ۶۰۰ صفحهای از داشتن دانش لازم برای این کار مطمئن شود. یا دستکم از تخصص یک تیم آگاه بهره بگیرد تا از خطاهایی چنین فاحش در روششناسی و آمار پرهیز کند.