دستیارهای هوش مصنوعی در حال دگرگون کردن عرصۀ ارتباطات از طریق افزایش کارایی و شخصیسازی هستند؛ اما در عین حال، چالشهایی را برای مهارتهای اجتماعی و حریم خصوصی ما به وجود میآورند.
ماههاست که نرمافزار ChatGPT-4 به ما امکان ایجاد دستیارهای هوشمند را داده است و گوگل نیز پس از کمی تأخیر در حوزۀ مدلهای زبان بزرگ (LLM)، به عرصۀ دستیارهای هوشمند پا گذاشته است. به زودی، این دستیارهای هوشمند به نیابت از ما با یکدیگر ارتباط برقرار خواهند کرد. تنها کافی است این دستیارها را با زبان انسان آموزش دهیم تا وظایف روزانه و الگوریتمی ما را با دقت و سرعت بیشتری انجام دهند. در حقیقت، به زودی مهارتهای شما در یادگیری ماشینی (ML) از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد شد و کسانی که بتوانند دستیارهای هوشمند دقیقتری را آموزش دهند، فرصتهای شغلی بهتری خواهند داشت.
با وجود مزایای قابلتوجه این فناوری، استفاده از آن میتواند چالشهایی را نیز برای روابط انسانی به وجود آورد. تأثیرات مثبت و منفی این فناوری بر انسانهای امروز و آینده چه میتواند باشد؟ راهحلها و استراتژیهایی برای کاهش اثرات منفی این پدیده کدامند؟
تأثیرات مثبت عوامل هوشمند (Smart Agents) بر روابط انسانی
بهبود کارآمدی ارتباطات: دستیارهای هوشمند با ارائۀ پاسخهای لحظهای و مدیریت پرسوجوهای روتین، جریان ارتباطات را ساده میکنند. این کارآمدی به افراد اجازه میدهد تا در زمان صرفهجویی کرده و بر تعاملات پرمعناتر تمرکز کنند و در نتیجه کیفیت کلی روابط انسانی را ارتقا بخشند.
دسترسی و پشتیبانی: این دستیارهای هوشمند پشتیبانی ۲۴ ساعته ارائه میدهند و اطمینان حاصل میکنند که در هر زمانی کمک در دسترس است. این امر به ویژه در بخشهای مراقبتهای بهداشتی و خدمات مشتری مفید است، جایی که کمک فوری میتواند رضایت و رفاه کاربر را به طور قابلتوجهی بهبود بخشد.
شخصیسازی: عوامل هوشمند میتوانند با تجزیهوتحلیل دادههای کاربر، توصیهها و پاسخهای شخصیسازیشده ارائه دهند. این شخصیسازی حس درک شدن و ارزشمند بودن را تقویت میکند و تعامل و وفاداری کاربر را افزایش میدهد.
ترجمۀ زبان: مترجمهای هوش مصنوعی موانع زبانی را از بین میبرند و به افراد با پیشینههای زبانی متفاوت امکان برقراری ارتباط بدون زحمت را میدهند. این امر منجر به ایجاد تفاهم بین فرهنگی شده و دامنۀ روابط شخصی و حرفهای را گسترش میدهد.
تأثیرات منفی دستیارهای هوش مصنوعی بر روابط انسانی
با وجود توانایی دستیارهای هوشمند در انجام خودکار وظایف روزانۀ ما، بخش قابلتوجهی از جمعیت جهان ممکن است خود را بیکار بیابند. برآورده شدن بسیاری از نیازها در یک محیط بسته و بدون نیاز به تحرک فیزیکی، میتواند منجر به تغییراتی در تعاملات انسانی و اجتماعی در دنیای واقعی شود. برخی از این تغییرات که میتوانند عواقب منفی به همراه داشته باشند، عبارتند از:
فرسایش مهارتهای اجتماعی: اتکای بیش از حد به دستیارهای هوشمند برای برقراری ارتباط، ممکن است به کاهش مهارتهای اجتماعی رو در رو منجر شود. ممکن است افراد بدون میانجیگری این دستیارهای هوشمند، درگیر شدن در گفتگوهای پرمعنا را دشوار بیابند.
تعاملات غیرشخصی: دستیارهای هوشمند با وجود قابلیتهای پیشرفته، فاقد عمق عاطفی و همدردی ذاتیِ تعاملات انسانی هستند. این امر میتواند برای کاربرانی که به دنبال ارتباطات حقیقی با انسانها هستند، منجر به تجربیاتی غیرشخصی و گاه ناامیدکننده شود.
نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی: شیوههای جمعآوری داده توسط دستیارهای هوشمند، مسائل مهمی را در زمینۀ حریم خصوصی ایجاد میکند. سوء استفادۀ احتمالی از اطلاعات شخصی میتواند اعتماد را از بین ببرد و احساس آسیبپذیری را در کاربران ایجاد کند.
شکاف دیجیتال: مزایای عوامل هوشمند برای همه به طور یکسان در دسترس نیست، به ویژه برای افرادی که در جوامع محروم یا از نظر فناوری در مضیقه هستند. این شکاف دیجیتال میتواند نابرابریهای اجتماعی را تشدید کند.
راهبردهایی برای کاهش تأثیرات منفی
ترویج تعادل: تشویق به رویکردی متعادل در استفاده از فناوری بسیار مهم است. ترویج تعاملات منظم رو در رو میتواند به حفظ مهارتهای اجتماعی و ارتباطات احساسی کمک کند.
تأکید بر سواد دیجیتال: آموزش کاربران در مورد استفادۀ مسئولانه از عوامل هوشمند و اهمیت حریم خصوصی میتواند برخی از تأثیرات منفی را کاهش دهد. برای توانمندسازی کاربران و ارائۀ دانش مورد نیاز برای محافظت از دادههایشان، لازم است برنامههایی برای توسعۀ سواد دیجیتال اجرا شود.
طراحی اخلاقمدار هوش مصنوعی: توسعهدهندگان باید اولویت را به ملاحظات اخلاقی در طراحی هوش مصنوعی بدهند و اطمینان حاصل کنند که عوامل هوشمند برای احترام به حریم خصوصی کاربر و تقویت تعاملات مثبت برنامهریزی شدهاند. گنجاندن الگوریتمهای همدردی در این دستیارها میتواند تعاملات را انسانیتر و رضایتبخشتر کند.
توسعه فناوری فراگیر: تلاشهایی باید صورت گیرد تا اطمینان حاصل شود که دستیارهای هوشمند برای همه، صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی یا مهارت فنی، قابل دسترس باشند. این امر شامل طراحی رابطهای کاربری ساده و شهودی، ارائۀ گزینههای چندزبانه و سازگاری با فناوریهای کمکی است. همچنین سرمایهگذاری در آموزش و دسترسی به اینترنت در مناطق محروم، برای اطمینان از بهرهمندی همگان از قابلیتهای هوشمند، ضروری است.
با پرورش رویکردی متعادل، تأکید بر سواد دیجیتال، اولویت دادن به طراحی اخلاقندار هوش مصنوعی و تضمین فراگیر بودن این فناوری، میتوانیم ضمن مهار تأثیرات منفی عوامل هوشمند، از پتانسیل مثبت آنها برای بهبود ارتباطات انسانی بهرهمند شویم.