در دو دهۀ اخیر، تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی شیوههای ارتباطی بشر را به شکلی بنیادین متحول کردهاند. امروزه تصور زندگی روزمره بدون گوشیهای هوشمند و پلتفرمهای اجتماعی دشوار است. میلیاردها نفر در سراسر جهان برای برقراری تماس، ارسال پیام، دنبال کردن اخبار و اشتراکگذاری لحظات زندگی خود به این فناوریها وابستهاند. طبق آمار، اوایل ۲۰۲۵، حدود ۵٫۷۸ میلیارد نفر (معادل ۷۰٫۵٪ جمعیت جهان) از تلفن همراه استفاده میکنند و نزدیک به ۸۷٪ از این دستگاهها گوشی هوشمند هستند. همچنین حدود ۵٫۵۶ میلیارد نفر (۶۷٫۹٪ جمعیت دنیا) کاربر اینترنت بوده و حدود ۵٫۲۴ میلیارد نفر (۶۳٫۹٪ جمعیت دنیا) در شبکههای اجتماعی حضور دارند. این آمار گویای آن است که بخش اعظم جمعیت کرۀ زمین اکنون از طریق ابزارهای دیجیتال به یکدیگر متصل شدهاند و ارتباطات «آنلاین» به بخشی جداییناپذیر از زندگی مدرن بدل شده است.
در ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای جهان، انقلاب ارتباطات دیجیتال بهوضوح قابل مشاهده است. ضریب نفوذ اینترنت در ایران در ابتدای سال ۲۰۲۵ حدود ۷۹٫۶٪ بوده (معادل ۷۳٫۲ میلیون کاربر) و حدود نیمی از کل جمعیت کشور – بالغ بر ۴۸ میلیون نفر – در شبکههای اجتماعی حضور داشتهاند. تعداد اشتراکهای فعال تلفن همراه حتی از کل جمعیت پیشی گرفته و به حدود ۱۵۲ میلیون (۱۶۶٪ جمعیت) رسیده است، که البته ناشی از داشتن چند سیمکارت توسط یک فرد است.

نظریههایی برای فهم ارتباطات دیجیتال
برای درک بهتر تحولات گستردهای که تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی در عرصۀ ارتباطات انسانی پدید آوردهاند، رجوع به برخی نظریههای کلاسیک و معاصر علوم ارتباطات ضروری است. این نظریهها به ما کمک میکنند تا فراتر از ظاهر فناوری، اثرات عمیق آن بر ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و روانی را تحلیل کنیم.
دهکدۀ جهانی – مارشال مکلوهان
مارشال مکلوهان در دهۀ ۶۰ میلادی با طرح مفهوم «دهکدۀ جهانی» پیشبینی کرد که ابزارهای ارتباطی الکترونیکی انسانها را به یک واحد بههمپیوسته تبدیل خواهند کرد؛ جایی که زمان و مکان دیگر موانع ارتباط نیستند. امروز با رشد تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی، این پیشبینی به واقعیت بدل شده است.
نظریۀ استفاده و خشنودی
برخلاف دیدگاههای سنتی که رسانه را صرفاً ابزار اثرگذاری بر مخاطب میدانستند، این نظریه تأکید میکند که مخاطب، فعالانه و بر اساس نیازهای خود از رسانهها استفاده میکند: نیاز به اطلاعات، سرگرمی، روابط اجتماعی یا هویتیابی. رفتار کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی بهخوبی با این الگو منطبق است؛ برخی برای آموزش و خبرگیری به کانالهای تلگرامی روی میآورند، برخی برای بیان خود و دیدهشدن از اینستاگرام بهره میبرند و برخی دیگر از پیامرسانها برای حفظ روابط خانوادگی استفاده میکنند. به بیان دیگر، شبکههای اجتماعی در پاسخ به نیازهای متنوع کاربران معنا پیدا میکنند.
فضای سوم – ری اُلدنبرگ
ری اُلدنبرگ در نظریۀ «فضای سوم» بر اهمیت مکانهایی غیر از خانه (فضای اول) و محل کار (فضای دوم) برای شکلگیری زندگی اجتماعی تأکید میکند. امروز، بسیاری از این فضاهای تعاملی به محیطهای دیجیتال منتقل شدهاند. برای بسیاری از ایرانیان، اینستاگرام یا گروههای تلگرامی، جای پاتوقهای شهری را گرفتهاند؛ فضاهایی برای تعامل، گفتگو، ابراز نظر و حتی شکلگیری هویت اجتماعی. این پلتفرمها اکنون به بخشی از زیستجهان افراد بدل شدهاند، جایی که جامعهپذیری دیجیتال شکل میگیرد و دوستیها، هویتها و حتی کنشهای مدنی در آن رقم میخورند.
تلفن همراه: انقلابی در ارتباطات مدرن
تلفنهای همراه طی چند دهه از وسایلی لوکس به ابزاری فراگیر و ضروری تبدیل شدهاند. قابلیت حمل و دسترسی دائم این دستگاهها، مفهوم «همیشه در دسترس بودن» را به واقعیت بدل کرده است. اگر در گذشته ارتباطات صوتی محدود به تلفن ثابت و مکالمات حضوری بود، امروز تقریباً هر فرد یک تلفن همراه شخصی دارد که وی را در هر زمان و مکان به شبکۀ ارتباطی وصل میکند. اکثریت بزرگی از مردم در کشورهای در حال توسعه معتقدند تلفن همراه برایشان سودمند بوده و به آنها کمک کرده است با دوستان و خانوادۀ دور از خود در ارتباط بمانند و از اخبار روز مطلع شوند. این احساس بهخوبی بیانگر نقش تلفن همراه در پیوند دادن افراد و ساختن نوعی «دهکدۀ جهانی» است که در آن فاصلههای جغرافیایی کمرنگ شدهاند.
از منظر آماری نیز رشد تلفنهای همراه خیرهکننده بوده است. در سال ۲۰۰۰ تعداد کاربران موبایل در دنیا ناچیز بود، اما امروز هفت نفر از هر ده نفر در جهان یک موبایل دارند. در ایران نیز طی یک دهۀ گذشته ضریب دسترسی به موبایل به نزدیکی اشباع رسیده است. طبق آمار، نفوذ تلفن همراه در ایران طی سالهای اخیر از ۱۰۰٪ گذر کرده و در سال ۲۰۲۱ حدود ۱۵۵٪ گزارش شده است، که بخشی به دلیل استفاده از چند خط تلفن توسط یک نفر است. حتی در مناطق روستایی ایران، پوشش شبکههای موبایل به شکل چشمگیری افزایش یافته است. به گفتۀ وزیر ارتباطات، تا اواسط ۱۴۰۲ بیش از ۹۸٪ روستاهای بالای ۲۰ خانوار کشور به اینترنت پرسرعت (عمدتاً از طریق شبکههای همراه) دسترسی داشتهاند. این بهبود زیرساختی سبب شده شکاف دیجیتال شهر و روستا کاهش یابد و ساکنان مناطق دورافتاده نیز بتوانند از مزایای ارتباطات مدرن بهرهمند شوند.
تلفنهای هوشمند با افزودن قابلیت اتصال به اینترنت، دوربین، اپلیکیشنها و امکانات چندرسانهای، کارکرد تلفن همراه را فراتر از مکالمۀ صوتی بردند. اکنون پیامرسانی متنی، تماسهای تصویری، ایمیل و دهها کاربرد دیگر همگی در دستگاهی جیبی ادغام شدهاند. استقبال از گوشیهای هوشمند در ایران نیز چشمگیر بوده است. تعداد کاربران گوشی هوشمند از حدود ۲ میلیون نفر در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) به حدود ۴۸ میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) افزایش یافت و در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) نیز به حدود ۶۶ میلیون نفر رسید، که نشاندهندۀ رشدی انفجاری در فاصلهای کوتاه است.

شبکههای اجتماعی: از تعاملات مجازی تا بسترهای اطلاعرسانی
ظهور شبکههای اجتماعی، لایۀ جدیدی به ارتباطات انسان اضافه کرد که با تلفن یا حتی اینترنت صرف قابل قیاس نبود. شبکههای اجتماعی پلتفرمهایی آنلاین هستند که به کاربران امکان میدهند فارغ از مرزهای جغرافیایی، محتوای متنی، تصویری و ویدیویی تولید و با دیگران به اشتراک بگذارند و بهصورت تعاملی گفتگو کنند. از فیسبوک و ایکس (توییتر) گرفته تا اینستاگرام، یوتیوب و تیکتاک، هر کدام از این شبکهها شیوۀ خاصی از ارتباط و اشتراکگذاری را رایج کردهاند. نتیجۀ این تحول آن بوده که ارتباطات نهتنها «یکبهیک» یا «یکبهچند»، بلکه بهشکل «چندبهچند» و کاملاً تعاملی درآمده است؛ به این معنی که هر فرد عادی میتواند به اندازۀ یک رسانۀ خبری، پیام خود را به گوش میلیونها نفر برساند.
مقیاس استفاده از شبکههای اجتماعی در جهان امروز بسیار وسیع است. همانطور که ذکر شد بیش از ۵ میلیارد نفر در این شبکهها حضور دارند و این رقم همچنان رو به افزایش است. تازهترین آمار جهانی نشان میدهد تعداد کاربران شبکههای اجتماعی سالانه حدود ۴٪ رشد میکند و در آغاز ۲۰۲۵ به ۵٫۲۴ میلیارد نفر رسیده است. شبکههای اجتماعی ابتدا بهعنوان ابزار سرگرمی و ارتباط دوستانه شکل گرفتند، اما اکنون به بستری برای کسبوکار (بازاریابی دیجیتال)، فعالیت سیاسی و اجتماعی، آموزش و حتی ارائۀ خدمات عمومی تبدیل شدهاند.
شرکتها از طریق صفحات اجتماعی با مشتریان ارتباط میگیرند، سیاستمداران و نهادها از این طریق پیامهای خود را منتشر میکنند و جنبشهای اجتماعی از هشتگها و اشتراکگذاری پستها برای سازماندهی و اطلاعرسانی بهره میبرند. برای نمونه، جنبشهای اعتراضی در کشورهای مختلف طی دهۀ گذشته (از بهار عربی گرفته تا جنبش حقوق سیاهپوستان در آمریکا) نشان دادهاند که شبکههای اجتماعی چگونه میتوانند بهعنوان یک رسانۀ جایگزین، اخبار و فراخوانها را سریعتر از رسانههای سنتی میان مردم منتشر کنند و ارتباطات افقی بین شهروندان ایجاد نمایند.

در کنار این تحولات جهانی، داستان شبکههای اجتماعی در ایران پیچیدگیهای خاص خود را دارد. از یک سو، ایرانیان به شکل چشمگیری از شبکههای اجتماعی استقبال کردهاند و از سوی دیگر محدودیتها بر الگوی استفادۀ آنها تأثیر گذاشته است. بر اساس نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، تا اواخر سال ۱۳۹۹ حدود ۷۳٫۶٪ از ایرانیان بالای ۱۸ سال کاربر شبکههای اجتماعی یا پیامرسانها بودهاند. این ضریب استفادۀ بسیار بالا نشان میدهد شبکههای اجتماعی به بخشی از زندگی روزمرۀ جامعۀ ایران بدل شدهاند.
جالب آنکه علیرغم ممنوعیت تلگرام از سال ۱۳۹۷، همچنان دهها میلیون ایرانی در این پیامرسان فعال هستند و محتوای فارسی تولیدشده در آن بسیار بالاست. برآورد مرکز پژوهشی بتا در سال ۱۴۰۰ حاکی است حدود ۴۹ میلیون کاربر ایرانی در تلگرام حضور دارند و سالانه ۵۰۰ میلیون پست در کانالهای فارسی تلگرام منتشر میشود. این مرکز همچنین تخمین زده بود تعداد کاربران ایرانی اینستاگرام بیش از ۴۸ میلیون نفر است که سالانه حدود یک میلیارد پست را به اشتراک میگذارند. هرچند روششناسی این آمارها شفاف نشده، اما بهروشنی گویای مقیاس عظیم کاربرد این دو شبکۀ اجتماعی در ایران است.
نقش شبکههای اجتماعی در ارتباطات روزمرۀ ایرانیان را میتوان در عرصههای گوناگون مشاهده کرد. برای بسیاری از خانوادهها و دوستان، پیامرسانهایی مانند واتساپ و تلگرام جایگزین تماس تلفنی یا دیدار حضوری مکرر شده است؛ گروههای خانوادگی یا گروههای دوستانه در این اپلیکیشنها به محل اصلی گفتگو و تبادل نظر بدل شدهاند. کسبوکارهای کوچک و خانگی از طریق اینستاگرام محصولات خود را معرفی و مشتری جذب میکنند. تولیدکنندگان محتوا (از طنزپردازان تا آشپزان و معلمان) در شبکههایی مانند اینستاگرام، یوتوب و آپارات مخاطبان گستردهای یافتهاند. حتی اطلاعرسانی خبری نیز تا حد زیادی غیررسمی و شهروندمحور شده است؛ بهطوریکه اخبار مهم ابتدا در توییتر یا کانالهای تلگرامی منتشر و دستبهدست میشود و سپس رسانههای رسمی به پوشش آن میپردازند.
پیوند تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در ارتباطات مدرن
تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی دو روی یک سکه در ارتباطات معاصر هستند. در واقع گسترش شبکههای اجتماعی تا حد زیادی مدیون فراگیری گوشیهای هوشمند است که دسترسی «همیشگی» به این پلتفرمها را امکانپذیر کردند. اگر یک دهه پیش کاربر برای چک کردن فیسبوک یا فرستادن ایمیل به رایانه نیاز داشت، امروز اغلب مردم دنیا از طریق اپلیکیشنهای موبایلی شبکههای اجتماعی را دنبال میکنند. طبق آمار، در سراسر جهان حدود ۹۴٪ از کاربران اینترنت به نوعی از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، چراکه تلفن همراه هوشمند دریچۀ ورود آنان به دنیای مجازی و اجتماعی است. در ایران نیز از میان حدود ۷۳ میلیون کاربر اینترنت، ۴۸ میلیون نفر (بیش از ۶۵٪ کاربران اینترنت) عضو دستکم یکی از شبکههای اجتماعی بودهاند. این همپوشانی بالا میان کاربران اینترنت و شبکههای اجتماعی نشان میدهد که برای اکثریت مردم، اینترنت مترادف با شبکههای اجتماعی و پیامرسانها شده است.
اتصال مداوم و فراگیر به شبکههای اجتماعی از طریق موبایل، الگوی ارتباطات انسانی را دستخوش تغییرات عمیقی کرده است. یکی از این تغییرات، افزایش کمّی و کیفی ارتباط افراد با خانواده و دوستان دور و نزدیک است؛ چنانکه یک پژوهش نشان داده است استفادۀ بیشتر از اینترنت، زمان و دفعات ارتباط با اعضای خانواده و دوستان را به طور معناداری بالا میبرد. بر اساس این تحقیق که در چین انجام شده، هر انحراف معیار افزایش در میزان استفاده از اینترنت باعث میشود ارتباط هفتگی با خانواده حدود ۱۰۲ دقیقه و با دوستان حدود ۵۵ دقیقه بیشتر شود. این یافتهها تأیید میکند که فضای مجازی لزوماً جایگزین ارتباطات رودررو نشده بلکه در بسیاری موارد مکمل آن بوده و حتی فرصت حفظ ارتباط با عزیزان را در فواصل دور فراهم کرده است. برای ایرانیانی که اعضای خانواده یا دوستانشان در خارج از کشور زندگی میکنند، پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ نقشی حیاتی در تداوم روابط ایفا کردهاند. تماسهای صوتی و تصویری رایگان اینترنتی، فاصلۀ بین قارهها را کمرنگ ساخته و مهاجران را به خانوادههایشان پیوند داده است.
جوانترها به طور خاص بخش اعظم تعاملات اجتماعی خود را در محیط آنلاین انجام میدهند. طبق گزارشهای جهانی، بیش از ۶۰٪ کاربران جوان اینترنت (۱۶ تا ۳۴ سال) اصلیترین دلیل استفادۀ خود از اینترنت را «ارتباط با دوستان و خانواده» عنوان میکنند، درحالیکه این انگیزه در میان نسلهای مسنتر (بالای ۵۵ سال) در رتبههای بعدی قرار دارد. بدین ترتیب شبکههای اجتماعی و پیامرسانها به پاتوق نسل جدید تبدیل شدهاند که در آن گپ میزنند، تجربیاتشان را به اشتراک میگذارند و روابطشان را شکل میدهند.
از منظر کسبوکار و آموزش نیز پیوند موبایل و شبکههای اجتماعی امکانات نوینی پدید آورده است. بسیاری از کارآفرینان و هنرمندان جوان در ایران از طریق اینستاگرام به شهرت و موفقیت تجاری رسیدهاند. تبلیغات و بازاریابی در شبکههای اجتماعی به بخش مهمی از راهبرد ارتباطی شرکتها تبدیل شده است. در حوزۀ آموزش و آگاهیرسانی، پلتفرمهای اجتماعی ابزار مفیدی برای نشر دانش بهشمار میآیند؛ از ویدیوهای آموزشی یوتیوب گرفته تا پادکستها و کانالهای تلگرامی که اطلاعات تخصصی را به زبان ساده در اختیار عموم میگذارند.
پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ارتباطات دیجیتال
نفوذ فراگیر تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در زندگی مردم، پیامدهای گستردهای در عرصههای مختلف بر جا گذاشته است. در مجموع میتوان گفت این فناوریها یک شمشیر دولبهاند که هم آثار مثبت قابلتوجه و هم چالشهای جدی به همراه دارند.
از جنبۀ مثبت، همانطور که اشاره شد مهمترین دستاورد شبکههای ارتباطی جدید، تسهیل و تقویت ارتباطات انسانی است. مردم بیش از هر زمان دیگری با یکدیگر در تماساند؛ دوستان قدیمی که در گذشته ممکن بود ارتباطشان قطع شود اکنون از طریق یک گروه دوباره دور هم جمع میشوند، والدین هر روز عکسها و فیلمهای فرزندان دور از خود را در اینستاگرام میبینند و اخبار خانوادگی در زمان کوتاهی به اطلاع همۀ اقوام میرسد. این سطح از در دسترس بودن حتی به کاهش احساس تنهایی در جامعه کمک کرده است؛ چنانکه پژوهشها نشان میدهد استفاده از اینترنت (بهویژه برای مقاصد اجتماعی) میتواند احساس انزوای افراد را کاهش داده و رفاه روانی آنها را بهبود بخشد.
همچنین در مواقع بحران و اضطرار، شبکههای اجتماعی و پیامرسانها نقش شبکههای نجات را بازی میکنند. برای مثال، در زلزلهها یا حوادث طبیعی، اطلاعرسانی سریع در گروههای تلگرامی و اینستاگرام به هماهنگی کمکرسانیها سرعت میبخشد. در جریان همهگیری کووید-۱۹ نیز شبکههای اجتماعی ابزاری برای آموزش عمومی (مانند توصیههای بهداشتی) و حفظ روحیۀ جمعی از طریق به اشتراکگذاری تجربیات قرنطینه بودند.
اما در کنار این مزایا، نگرانیهایی جدی دربارۀ تأثیرات منفی افراط در استفاده از موبایل و شبکههای اجتماعی وجود دارد. یکی از مهمترین دغدغهها، تضعیف ارتباطات رودررو و مهارتهای اجتماعی در دنیای واقعی است. وقتی اعضای خانواده بهجای صحبت با یکدیگر، سرشان در گوشیهایشان باشد یا دوستان دور یک میز بیشتر مشغول چک کردن شبکههای اجتماعی باشند، کیفیت تعامل انسانی افت میکند.
تحقیقات متعدد نشان داده است که استفادۀ بیش از حد از تلفن هوشمند میتواند با مشکلاتی مانند افزایش استرس، اضطراب و افسردگی، اختلال خواب و حتی تضعیف روابط اجتماعی همراه شود. بهعبارتدیگر، وابستگی شدید به ارتباطات مجازی گاهی افراد را در جمعهای واقعی منزوی میکند (پدیدهای که از آن با واژه «فابینگ» یا «phubbing» یاد میشود، یعنی بیاعتنایی به اطرافیان بهخاطر مشغول بودن با گوشی).
همچنین فضای شبکههای اجتماعی با تشویق به نمایش زندگی بینقص دیگران، مقایسههای ناسالمی را دامن زده که میتواند بر رضایت فرد از زندگی خود تأثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، حضور دائمی در این فضاها مخاطراتی برای سلامت روان دارد؛ بهطور مثال پژوهشها ارتباط میان اعتیاد به شبکههای اجتماعی و احساس تنهایی یا اضطراب اجتماعی را مطرح کردهاند.
چالش مهم دیگر، گسترش سریع اطلاعات نادرست و شایعات در شبکههای اجتماعی است. به دلیل سهولت اشتراکگذاری محتوا، گاه اخبار جعلی و شایعات با سرعتی بالا دستبهدست میشوند و میتوانند افکار عمومی را گمراه کنند. نمونۀ بارز آن را در دوران کرونا دیدیم که شایعات نادرست دربارۀ درمانهای خانگی یا منشاء ویروس، سلامت جامعه را به خطر انداخت.
در حوزۀ مسائل سیاسی و اجتماعی هم انتشار گستردۀ اطلاعات نادرست یا جانبدارانه میتواند باعث قطبیشدن جامعه و شکلگیری درکهای غلط شود. نبود نظارت مؤثر و سرعت انتشار بالای محتوا در شبکههای اجتماعی، این پلتفرمها را به بستری مستعد برای «اخبار جعلی» و پروپاگاندا تبدیل کرده است. این مسئله در کشورهایی مانند ایران با وضعیت رسانهای خاص خودش، نمود ویژهای دارد؛ چرا که بخشی از جامعه برای دریافت اخبار به شبکههای اجتماعی روی میآورد و در نبود منابع خبری معتبر و مستقل، بیشتر در معرض شایعات قرار میگیرد.
از منظر حریم خصوصی و امنیت نیز چالشهایی مطرح است. تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی حجم عظیمی از دادههای شخصی ما را در خود جای دادهاند؛ از موقعیت مکانی و لیست مخاطبان گرفته تا عکسها، پیامها و سلایق فردی. حفاظت از این اطلاعات دغدغۀ مهمی است. هرچند پیامرسانهای معتبری مانند تلگرام و واتساپ از رمزنگاری سراسری استفاده میکنند و شرکتهای ارائهدهنده مدعیاند که حریم خصوصی افراد را رعایت میکنند، اما در نهایت اعتماد کاربران باید جلب شود. بهعنواننمونه،
ایران و جهان؛ همگامیها و تفاوتها
مروری بر آنچه گفته شد نشان میدهد ایران بهرغم تفاوتهای فرهنگی و محدودیتهای سیاسی، در بسیاری از شاخصهای ارتباطات مدرن همگام با روندهای جهانی یا حتی جلوتر از میانگین جهانی است. در زمینۀ تلفن همراه نیز نرخ بهرهمندی ایرانیان بسیار بالا بوده و تقریباً همۀ افراد بزرگسال یک گوشی در اختیار دارند.
از منظر تعداد کاربران شبکههای اجتماعی، ایران با پوشش حدود ۵۲٪ از جمعیت کمی پایینتر از میانگین جهانی (~۶۴٪) قرار دارد. هر جا امکان دسترسی مهیا بوده (مثلاً اینستاگرام تا قبل از ۱۴۰۱)، استفادهکنندگان ایرانی نیز به نسبت جمعیت پابهپای کاربران سایر کشورها از آن بهره بردهاند.
از منظر الگوی مصرف و رفتار ارتباطی نیز شباهتهای زیادی میان ایران و دنیا دیده میشود. نسل جوان ایران مانند همسالانشان در دیگر کشورها شیفتۀ شبکههای اجتماعی است، ترندهای جهانی با اندکی تأخیر به ایران میرسد و فراگیر میشود. ایرانیان نیز همانند دیگر ملتها از شبکههای اجتماعی برای تفریح، خبرگیری، ابراز وجود و جامعهسازی بهره میبرند. زبان فارسی یکی از زبانهای پر کاربرد در تولید محتوا در اینترنت و شبکههای اجتماعی است که این خود بازتاب حضور پررنگ کاربران ایرانی در فضای مجازی است.
اما تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد. مهمترین آن، همانگونه که اشاره شد، فضای سیاستگذاری و قوانین حاکم بر اینترنت در ایران است که دسترسی به برخی پلتفرمهای جهانی را محدود کرده است. این امر سبب شده الگوی استفادۀ ایرانیان از شبکههای اجتماعی تا حدی متفاوت باشد؛ برای مثال درحالیکه فیسبوک با حدود ۳ میلیارد کاربر فعال بزرگترین شبکه اجتماعی جهان است، حضور چندانی در ایران ندارد و به جایش اینستاگرام و تلگرام نقش پررنگتری یافتهاند. یا توییتر که یکی از بسترهای اصلی اطلاعرسانی و بحثهای سیاسی در جهان است، در ایران بیشتر بهصورت غیررسمی و از سوی طیفی خاص از کاربران مورد استفاده قرار میگیرد. از سوی دیگر طی سالهای اخیر دولت ایران کوشیده است شبکههای اجتماعی داخلی مانند «سروش»، «بله» و «ایتا» را ترویج کند تا جایگزینی برای نمونههای خارجی باشند.
تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی بیتردید نقش ستون فقرات ارتباطات در دنیای مدرن را یافتهاند. این فناوریها شیوۀ زندگی، کار و تعاملات اجتماعی ما را دگرگون کردهاند. در کشوری مانند ایران، که زمانی ارتباطات به تماسهای تلفنی گرانقیمت محدود بود، اکنون نوجوانان در روستاهای دورافتاده با اسمارتفونهای خود به اینترنت وصل میشوند، در اینستاگرام ویدیو میبینند و با همسالانشان در سراسر کشور چت میکنند. چنین سطحی از پیوند خوردن نقاط مختلف جهان با یکدیگر، فرصتهای بیسابقهای برای همفهمی فرهنگی، رشد اقتصادی و آگاهی جمعی ایجاد کرده است. از سوی دیگر، چالشهایی که این ابزارهای ارتباطی به همراه آوردهاند، از اعتیاد دیجیتال و انزوای ناشی از آن تا حریم خصوصی و انتشار اطلاعات نادرست، مسائلی است که جوامع و دولتها باید برای آنها چارهاندیشی کنند.
در ایران، چشمانداز آیندۀ ارتباطات دیجیتال در گرو تعامل میان نیاز اجتماعی به ارتباط آزادانه و تصمیمات سیاستگذاران در قبال اینترنت است. نسل جوان که با گوشی هوشمند و اینترنت پرسرعت بزرگ شده، انتظارات متفاوتی دارد.
آنچه مسلم است، چه در ایران و چه در جهان، عصر حاضر را باید عصر ارتباطات سیّار و شبکهای نامید. تلفن همراه، این دستگاه کوچک در جیب ما، در حکم دروازهای به جهان بزرگتری از ارتباطات آنلاین است که مرزهای زمان و مکان را درنوردیده. شبکههای اجتماعی نیز به مثابۀ میدانهای بزرگ دیجیتال، انسانها را گرد هم آوردهاند؛ میدانهایی که در آنها گفتگو شکل میگیرد، افکار عمومی ساخته میشود، روابط شخصی تقویت (یا تضعیف) میشود و حتی آیندۀ جوامع تحتتأثیر قرار میگیرد. به بیان دیگر، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی نهتنها ابزارهای ارتباطی، بلکه عوامل شکلدهندۀ فرهنگ و جامعه در قرن بیستویکم شدهاند. در نتیجه فهم و مدیریت تأثیرات آنها، از سطح خرد (خانواده و فرد) تا کلان (دولت و ملت)، از ملزومات پیشروی ما برای بهرهگیری حداکثری از مزایای این انقلاب دیجیتال و به حداقل رساندن آسیبهای آن است.